درس 49:
دوشنبه 24/2/1403 هـ.ش مطابق با 4/ ذی القعده/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مشیختان شیخ و صدوق رحمت الله علیهما
مرحوم شیخ را قبلاً شناختیم که محمّد بن حسن طوسی معروف به شیخ الطائفه مکنّی به “ابو جعفر” صاحب تهذیب و استبصار از کتب اربعه شیعه می باشد و ما در این باره شما را معطّل نمی کنیم.
و امّا مشیخه شیخ از کتب اربعه ی ثانیه بعد از اربعه ی اولیه است که معروف است به مشیخه شیخ و این کتاب بخش الحاقیه ی کتاب تهذیب است و در حقیقت جزء آخر کتاب که مسمّی شده است به مشیخه تهذیب در عصر ما.
و امّا غرض از تدوین مشیخه اقتصار بوده به ذکر بعضی طرق نظیر: اقتصار صدوق در من لا یحضره الفقیه و امّا مرحوم شیخ گاهی تمام طریق را ذکر کرده و گاهی ذکر نکرده بنابراین روش شیخ در تهذیب مختلف است که گاهی تمام سند را میآورد و گاهی به بعض سند اکتفاء میکند، فلذا اقدام فرمود به مشیخه در آخر تهذیب بخاطر اکمال سند مطابق آنچه خود مرحوم شیخ در وجه این الحاقیه فرموده است:
«الآن فحیث وفّق الله تعالی الفراغة من هذا الکتاب نحن نذکرها علی غایة ما یمکن من الاختصار لتخرّج الاخبار بذالک عن حد المراسیل و تلحق بباب المسندات»
و امّا مشیخه مرحوم صدوق مثل مشیخه مرحوم شیخ از کتب اربعه ثانیه است در حوزهی اصول رجالیه ثمانیه و این مشیخه نیز جزء الحاقیه است به آخر کتاب من لایحضره الفقیه که حدود 150 صفحه وزیری را به خود اختصاص داده و دلیل این الحاقیه همچنان عدم ذکر تمام سند است در کتاب که مرحوم ایشان در من لایحضر به ذکر مروی عنه تنها اکتفاء کرده بنابراین احادیث این کتاب مرسله شده و بخاطر رفع این نقیصه اقدام کرده به مشیخه تا اینکه از این حالت بیرون بیاید و در ردیف احادیث مسنده داخل شود اتکاءً علی المشیخه و در مشیخه اسامی روّات را به ترتیب حروف تهجا بعد از باب نوادر آورده است.
ثمّ: پوشیده نماند که رجالی با وجود مشیخه برای مرحوم صدوق و مرحوم شیخ از فحص مزید بخاطر حصول اطمینان مزید بر توثیق رجال احادیث بی نیاز نیست و همین مطلب را مرحوم بروجردی فرموده است که مضمونش بدین شرح است:
مشیخه صدوق و مشیخه شیخ نمی باشند مگر بخاطر مجرد اظهار احادیث به صورت مسندات نه اینکه مشیخه ها تدوین شده باشند بخاطر تحصیل علم به نسبت کتاب به مؤلف آن، علی هذا نسبت این مشیخه بخاطر تبرّک و تیمّن است و بخاطر اتصال سند که در عصر ما نیز مرسوم است و امّا اینکه مشیخه ها بخاطر تحصیل صحّت نسبت این کتب باشد به اصحاب شان با کلام مرحوم صدوق و شیخ منافات دارد و لذا بر فقیه لازم است که با بودن مشیخه احوال اصحاب کتب را تفتیش کند و کسی که از آنها روایت کرده.
اللّهم مگر اینکه بگوییم زمانی که کتب از کتب غیر معروفه باشد چنین فحصی برای مستنبط لازم است که طرقش را بررسی نموده مطمئن شود و امّا کتب معروفه چنین فحصی را لازم ندارد.
***