fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 57:

یک­شنبه 20/3/1403 هـ.ش مطابق با 2/ ذی الحجه/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

ممیّزات رجال علامه و رجال ابن داوود

و اعلم که علامه را رجالی است و ابن داوود را رجالی و لکن بین این دو رجال فروق و تمایزاتی است که به ترتیب ذکر می کنیم:

فرق اوّل اینست که:

جلد اوّل رجال علامه مختص به کسانی است که به روایت آنها عمل می شود و جلد دوّم اختصاص به کسانی دارد که به روایات شان عمل نمی شود حیث قال: «الاوّل فی من اعتمد علی روایته او ترجّح عندی قبول قوله، الثّانی فی من ترکت روایته او توقّفت فیه».

و بخاطر همین مسئله در جلد اوّل ممدوحین را ذکر نموده که به روایات شان عمل می شود بناءً فاسد المذهب را نیز یادآور شده جایی که به روایتش عمل می شود مثل ابن بکیر و علی بن فضّال و امّا موثقونی که چنین نیستند آنها را در جلد دوّم عنوان کرده زیرا: به خبر آنان عمل نمی شود، به هر صورت روش و مسلک علامه اجتهادی بوده و روش و مسلک ابن داوود تتبعی.

و امّا جلد اوّل رجال ابن داوود راجع به کسانی است که ادنای مدح ولو با ورود ذموم کثیره در حقش وارد شده باشد و به خبرشان عمل نشود و جلد دوّم در مورد کسانی است که ادنای ذم وارد شده هرچند که اوثق الثقات بوده و به خبرشان عمل می شده و به همین دلیل برید عجلی را با جلالت مقام شان در جلد دوّم آورده چنانکه هشام بن حکم را نیز در همان جلد قرار داده به جهت ورود ذم اندکی راجع به ایشان که بودن وی از شاگردان ابو شاکر زندیق باشد.

فرق دوّم اینست که:

علامه مختلف فیه را در کتابش عنوان نکرده در هردو جلدش بلکه اگر مدح ترجیحی موجود بوده او را در جلد اوّل آورده و اگر ذم ترجیحی بوده یا توقّف وجود داشته در جلد دوّم آورده و امّا ابن داوود مختلف فیه را در جلد اوّل آورده به اعتبار مدحش و در ثانی نیز آورده به اعتبار ذمّش امّا علامه نام یک شخص را در دو جا ذکر نکرده لکن ابن داوود این کار را نموده که در یکجا به اعتبار مدح و در جای دیگر به اعتبار ذم یادآور شده.

فرق سوّم اینست که:

علامه زمانی که از کشّی یا نجاشی یا فهرست شیخ یا رجال او، و یا از غضائری مطلبی نقل می کند مستندش را ذکر نمی کند و فقط به عین عبارت اکتفاء می نماید و امّا ابن داوود به ذکر جمیع من اخذ عنه می پردازد و مستند را یادآور نمی شود و این عدم ذکر مستند می فهماند که ایشان آن مطلب را از نسخه اش ساقط کرده و این رمز ایشان است مگر جایی که مطلب نزد وی مشتبه باشد که در اینجا رمزی دیده نمی شود.

نعم: در جایی که مرحوم علامه از غیبت شیخ یا از رجال ابن عقده یا از رجال عقیقی نقل مطلب می کند به ذکر مستندش می پردازد کما اینکه ایشان زمانی که اصحاب رجال خمسه را در مورد شخصی یادآور می شود به اسامی شان تصریح می کند و در این هنگام زمانی که در یک عنوان شیئی را یادآور شود و از مستند آن سکوت کند از این روش دو گانه ایشان استکشاف می شود که چنین شیئی در کتب خمسه مذکور بوده ولو اینکه در نسخه ایشان بر آن وقوف نیافته.

***