fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 79:

چهار­­­­­­شنبه 26/2/1403 هـ.ش مطابق با 6/ ذی القعده/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

نتیجه بحث حروف و کیفیّت وضع آنها

شش قول در وضع حروف و کیفیّت آن مطرح شد و گمان می کنم که اقرب به واقع قول آخوند باشد که می فرماید: وضع و موضوع له و مستعمل فیه بالتمام در حروف عام می باشند و بین اسماء و حروف فرقی وجود ندارد بلکه هردو متحد است الّا از حیث لحاظ در استعمال که لحاظ اسماء استقلالی و لحاظ حروف آلی می باشد و این لحاظ جزء معنا نبوده قید استعمال است بنابراین فرق بین اسماء و حروف به لحاظ تنهاست نه به ماهیّت بلکه ماهیّت هردو ماهیّت متّحده است.

و امّا در اینکه حروف وجود دارد یا خیر گمان بر اینست که کلام محقق اصفهانی اقرب به واقع باشد که می فرماید: برای حروف وجود رابع است که وجود ربطی و اضافی و نسبتی باشد چنانکه فلاسفه در تقسیمات وجود فرمودند که وجود یا واجب است ویا جوهر ویا عرض ویا نسب و روابط و اضافات که حروف از قسم چهارم وجود است.

و امّا کیفیّت وضع در حروف گمانه اینست که سخن مرحوم فاضل اقرب به واقع باشد چه اینکه تصوّر واضع در حین وضع عنوان ابتدائیت است و سپس لفظ من را از باب مثال برای معنون وضع می کند که همان ابتدای خارجی باشد و این سخن شبیه قول مشهور است که می فرمایند به خصوصیت و جزیئت موضوع له و لکن این سخن عین قول مشهور نیست زیرا عنوان و معنون مثل طبیعی و افرادش و مثل کل و اجزائش نبوده تا موضوع له خاص باشد بلکه موضوع له عام است که آخوند فرمود.

و اینکه آخوند فرمود حروف دو قسم است حاکیه و ایجادیه حرف درستی است و لکن فرق بین این دو قسم از ناحیه نفس جمله است نه از ناحیه حروف، بناءً معنای “من” از باب مثال نسبت ابتدا و ربط خاص و اضافه خاصه است چه در جمل انشائیه یا در جمل اخباریه فرقی ندارد و همچنان حروف ایجادیه مانند واو قسم یا لام تأکید یا یای نداء همان نسبت و ربط و اضافه را معنی می دهد که واو مثلاً نسبت قسم را می رساند و لام تأکید را و “یا” نداء را .

به عبارت دیگر: ماهیّت حروف در هردو قسمش ماهیّت تعلقیّه است نه چیز دیگر که گاهی تعلّق می گیرد به قسم و اخری به تأکید و ثالثتاً به نداء، این بود در حروف ایجادیه و همین حکم است در حروف حاکیه که گاهی تعلّق می گیرد به ابتدا و اخری به انتها و ثالثه به استعلاء، علی هذا نیاز نداریم به تفصّیات تبعیت و اشتراک از عویصه مرحوم آخوند بر مشهور، این بود تمام کلام در وضع حروف و کیفیّت آنها.

***