fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 74:

چهار­شنبه 19/2/1403 هـ.ش مطابق با 29/ شوال/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مورد دوّم در ما نحن فیه

مورد دوّم در اعلام موارد از ما نحن فیه این است که:

قول مرحوم محقق اصفهانی که مورد انتخاب ما شد فی الجملة از سوی مرحوم فاضل لنکرانی نیز تأیید می شود و لکن در قسم اوّل حروف که ما نیز به آن اشاره کردیم و قسم اوّل اکثریت را تشکیل می دهد نه در قسم ثانی که حروف ایجادیه باشد که چندتایی بیش نیست و مرحوم فاضل وجود رابع را برای حروف در مقاله ی اصفهانی پذیرفته و علاوه نموده که وجود رابط هرچند که انزل و ادون است از جوهر و عرض لکن ارتباط این وجود با واجب مثل ارتباط جوهر و عرض است بلا فرق کما اینکه فرقی وجود ندارد در ماهیّت ارتباط بین جوهر و عرض در قبال واجب هرچند که موجود در نفس جوهر و عرض فرق دارد و امّا ارتباط هر وجود چه اجود چه ادون چه اعلی باشد یا انزل به نسق واحد است و این همان مقاله صدر المتألهین است در باب وجودات.

مورد سوّم در ما نحن فیه

بیان سوم در ما نحن فیه بیان دیگر مرحوم فاضل است که می فرماید:

وجود رابطی قسم رابع است از وجودات در مقاله مرحوم اصفهانی از باب اتکاء بر مقاله فلاسفه که وجود واقعی حقیقی باشد هرچند نامش رابطی است و مثال می­زند به این مثال که: «سرت من البصرة الی الکوفة» و می­فرماید که: ارتکاذ ما واقعیت خامسه و سادسه است که همان ابتدائیت و انتهائیت باشد علاوه واقعیات اربعه که بصره و کوفه و سیر و سائر باشند و این وجود رابطی امر وجدانی است در اذهان بشری.

مورد چهارم در ما نحن فیه

مورد چهارم در ما نحن فیه ذکر مثالی است از نحو در قبال مقاله تأییدیه توسط مرحوم فاضل به پشتوانه مقاله اصفهانی و آن اینکه:

کلمه تعلّق دارد در قبال جار و مجرور و این تعلّق دلالت می کند که برای بعضی وجودات ماهیّت اضافیه و ارتباطیه است نه ماهیّت مستقله زیرا: گفته نمی شود در قبال فاعل و مفعول مثل ضرب زید عمراً قول متعلق با آنکه نسبت فعل بسوی فاعل و بسوی مفعول اشد نسبتاً است از نسبت جار و مجرور بسوی فعل متعلّق در مثال: سرت من البصرة الی الکوفة و این سخن دلالت می کند که نحویین به این معنی توجه کامل داشته اند قبل از آن که مرحوم فاضل یا مرحوم اصفهانی وجود رابط را فرموده باشند.

***