درس 69:
چهارشنبه 12/2/1403 هـ.ش مطابق با 22/ شوال/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
جواب از اشکال حلّی اوّل
از اشکال حلّی اوّل مرحوم خویی جواب داده شده به اینکه جناب تان تقسیمات ثلاثه را در قبال وجود پذیرفتید و صحّت امکان آن را نظر دادید و فرمودید که تقسیمات اربعه در وضع پذیرفته شده است و در اوّل بحث این مطلب را تصریح فرمودید که: وضع و موضوع له یا عامّین است ویا خاصّین و یا اینکه وضع عام است و موضوع له خاص و همچنان عکس آن، بنابراین چگونه از قسم ثانی جواب می دهید که این جواب در ما نحن فیه نیز جواب است، هذا اولاً.
و ثانیاً: اینست که وضع چگونه محال باشد به تقسیمات اربعه درحالیکه همه قائل به صحتاند و قائل به امکان وضع در اعلام شخصیّه و شرط نکردهاند تصوّر شخص را با تمام خصوصیاتش در ذهن.
اشکال حلّی دوّم
و امّا اشکال حلّی دوّم اینست که می فرماید: ما در استعمالات ثلاثه مشاهده می کنیم جایی که حرف واحد در آن بکار برود بدون اینکه بین شان فرقی باشد و بدون اینکه مجازیتی در آن بکار برود درحالیکه این سه تا ارتباط و نسبت و اضافه باشد در یکی عینی است و در دیگری ارتباط و دلالت و در سوّم استحاله ی ارتباط و دلالت است و در سه مثال ذیل نگاه کنید:
مثال اوّل: «الوجود للانسان ممکن».
مثال دوّم: «الوجود لله تعالی ضروریٌ».
مثال سوّم: «الوجود لشریک الباری ممتنع».
می بینید که ارتباط و دلالت در مثال اوّل موجود است و در مثال ثانی عینیّت است نه اینکه وجود چیزی باشد و خداوند چیز دیگر و در مثال سوّم استحاله ی ارتباط و دلالت است که وجود شریک اصلاً ممتنع است و درعین حال استعمال لام در هر سه مثال بدون تجوّز است بلکه استعمال، استعمال حقیقی و صحیح است و شما می فرمایید که حرف وضع شده است به نسبت و اضافه و وجود حقیقی دارد با این فرق که وجودش انزل و ادون است، بنابراین فرقش چه خواهد بود؟
***