درس 66:
یکشنبه 9/2/1403 هـ.ش مطابق با 19/ شوال/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
اشکال بر قول چهارم
بر قول مرحوم نائینی اشکال شده به اینکه تشبیه شما حروف را به ابواب عقود و انکحه مشاهده شد و فرمودید که عقود بر دو معنی است یکی: اخباری و دیگری: انشائی و گفتید که در معنی اخباری حکایت از واقعیت خارجیّه است و در معنی انشائی حکایتی وجود ندارد بلکه معنی را ایجاد می کند و لکن در قبال حروف این تقسیم را نفرمودین درحالیکه حروف نیز تارتاً در مقام اخبار است و اخری در مقام انشاء مثل: سرت و سر که در مقام اخبار مانند عقود از واقعیت خارجیه حکایت می کند و اخطاریّه ی صرف نیست.
نعم: در مقام انشاء ماهیتش ایجادیه است نه بطور مطلق که مرحوم نائینی این حیثیت را در نظر نداشته و مغفول عنه ایشان بوده، این اشکال اوّل است و قبل از استعمال.
و امّا در مرحله ثانی اشکال اینست که شما فرمودید: حروف معانی ایجادیّه دارد و مقصود شما از ایجاد معنی ارتباط بین ضمایم است و این ارتباط قطعاً مستقل است، بنابراین زمانی که بگوییم الآن در مقام انشاء، در مثال: زید کان فی المدرسة درحالیکه او در مدرسه نباشد کلمه “الآن” شما حاکی از ظرفیّت است و معنیی ندارد بلکه لغو است و اینگونه ایجاد دردی را دوا نمی کند
و اگر مقصود شما از این ارتباط، ارتباط بین الفاظ باشد این سخن مساوی است با این که حروف معنی ندارد نه اینکه معنی ایجادیه دارد، زیرا: بنظر شما حروف حقیقت استعمالی ندارد و معنایی برایشان نیست تا از جمل اسمیّه فرق شود و این سخن بعد از استعمال در عالم خارج واقعیتی ندارد بجز زید و مدرسه و ظرفیّت نیز در آن نیست زیرا: ظرفیّت وجودش در ذهن تنها است.
***