درس 65:
شنبه 8/2/1403 هـ.ش مطابق با 18/ شوال/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
سخن دوّم در ردّ قول سوّم
سخن دوّم در ردّ قول نجم الائمّة “مقیس علیه” است که اعراب باشد در ما نحن فیه به اینکه افاده ی فاعلیّت از رفع و افاده ی مفعولیت از نصب بالذات نیست چنانکه دانسته شد در بحث دلالات بلکه این افادات بالجعل و بالوضع است، بنابراین علامت و امارت وضعیّه است و امّا معنی علامت چیزی نمی باشد، این نمونه را در نظر بگیرید که فتحه مثلاً در ضربتَ علامت این است که ضارب مذکّر است و کسره علامت این است که ضارب مؤنث است و این افاده از وضع ناشی می شود و از جعل و از جای دیگر نمی آید، علی هذا زمانی که افاده ی فتحه و کسره را مشاهده کردیم افادهی رفع و نصب را نیز مشاهده می کنیم که ضارب مثلاً زید است در یکجا و مضروب است در جای دیگر و معنی غیر از این ماهیّت، ماهیّت دیگری ندارد.
قول رابع در وضع حروف
مرحوم محقق نائینی قول دیگری دارد که قول به تفصیل گفته می شود و لبّ و اجمالش در این باب مقابل قول مرحوم آخوند است که می فرمود: حروف و اسماء در تمام مراحل متّحد اند و فارق این دو بیشتر از لحاظ استعمال نمی باشد که در یکی آلی و در دیگری استعمالی استقلالی است و لکن نزد مرحوم نائینی هردو بالذات متباینان اند حیث اینکه ارتباطی بین شان وجود ندارد یا اینکه حروف معانی “ایجادیه” است و اسما معانی “اخطاریّه” در دنیای مفهوم مانند جواهر و اعراض در عالم خارج.
بنابراین اسم از مسمای موجود در خارج خبر می دهد و واقعیّت عینیّه دارد و امّا حرف رابطه و نسبت ایجاد می کند مثل رابطه زوج و زوجه در باب نکاح و رابطه بایع و مشتری در باب بیع و حروف واقعیّتی ندارد الّا استعمال و استعمال عامل ارتباط است.
به عبارت دیگر: اسماء مفاهیم مستقله است در ذهن و حروف مفاهیم مستقله نیست، زیرا: از حرف “فی” مفهومی استفاده نمی شود امّا از لفظ “دار” مفهوم استفاده می شود، بنابراین معانی حرفیه معانی غیر مستقله است حتی ادون از معانی اعتباریّه، مثلا: زوجیّت در باب نکاح و ملکیّت در باب بیع مکانت و جایگاه اعتباریّه دارد که شارع آن را امضا کرده و حروف همچو مکانتی را نیز ندارد و بازهم برای زوجیّت و ملکیّت مفهوم مستقل در ذهن وجود دارد ولی برای حروف همچو مفهومی وجود ندارد.
کلام ایشان به روایت علوی تأیید می شود که حضرت می فرماید: «الحرف ما یوجد المعنی فی غیره» نه به استعمال لفظ که در تعریف آمده و قید شده معنی به اینکه واجد معنی در غیر است نه در نفس و نظایرش که لازم به ذکر نیست.
***