درس 55:
یکشنبه 22/11/1402 هـ.ش مطابق با 1/ شعبان/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
جواب از هر دو دلیل
از دو دلیل صاحب منتهی الاصول جواب داده شده به اینکه: این مطالب خلاف وجدان است و خلاف مأخوذات عرفیّه و مشاهدات عینیه اینکه واضع در صدد ایجاد اتحاد و هوهویّت باشد که مثلاً فلان لفظ را در مقابل فلان هیکل خارجی وضع کند و آیا اتحاد مشاهده خواهد شد هنگامی که اختراع یا فرزندتان را نام کنید؟ که در این صورت بین اسم و مسمّی هوهویّتی مشاهده نمیشود بلکه تسمیّه بخاطر سهولت است اگر بخواهی از این مذکورات اخبار کنی و بین اسم و مسمّی اتحادی قصد نمی شود مخصوصاً نزد اشخاص بدوی که یک روز در شهرها زندگی نکرده باشد.
و امّا اینکه فرمودید القاء معنی از متکلّم یا شنیدن آن از سامع مطلب شما را دلیل می شود اصلاً ارتباط به اتحاد و هوهویت ندارد بلکه دلالت می کند بر آلی بودن الفاظ و فنای آنها نه استقلالیّت و بقای آنها و در هر صورت ممکن است اصل دلیل شما را بپذریم امّا استنتاج شما را زیر بار نمی رویم و می گوییم که معنی مقصود بالاصالة است برای متکلّم و الفاظ مقصود بالتبع و اصلاً نگاهی به اتحاد ندارد.
و امّا دلیل دوّم شما در حقیقت دلیل ما است زیرا: حسب تقسیم شما وجود لفظی در قبال وجود معنی مطرح است و از این تقسیم فهمیده می شود که بین اینها مباینت است مثل مباینت خود اقسام در هر تقسیم که اختصاص به این تقسیم نیز ندارد و این مباینت مخالف اتحاد و هوهویت است و همچنان برای وجود لفظی معنایی در واقع وجود ندارد و معنی گفتن آن مسامحه در تقسیم است زیرا: وجود لفظی از اقسام عرض است و معنی از اقسام جوهر پس چگونه عرض قسمی از اقسام جوهر باشد.
***