fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 50:

یکشنبه 15/11/1402 هـ.ش مطابق با 23/ رجب/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

قسم دوّم تقسیم دوّم

و گاهی واضع در حین وضع، لفظ را از حیث ماده و هیئت و ترتّب حروف و اعراب معیّن و مشخّص نمی کند و آنچه که در قسم اوّل شرط بود در این قسم شرط نمی باشد و وضع در این قسم نوعی است و مثالش جمله های اسمیّه و فعلیّه اند به قسمی که صحیح است که بگوییم: «زید قائم» و «القائم زید» یا «زید قام» که همه ی این جمله ها جمل اسمیه اند و اختلاف الفاظ در آن ضرر ندارد و در حقیقت «هیئت جمل» ملاک است در این تقسیم و صحیح است که بگوییم به قسم دیگر و آن اینکه: «زید قائم» و «عمرو قاعد» و «بکر ماشی» و امثالش و همین گونه است در جمل فعلیه مثل اینکه بگوییم: «قام زید» و «قعد عمرو» و «مات بکر» به قسمی که اتحاد در الفاظ نمی باشد و شروط و قیود الفاظ مرتفع است و لکن نه صد در صد بلکه در حدی که قیود و شروط قسم اوّل برای این قسم وجود ندارد.

قسم سوّم تقسیم دوّم

و گاهی واضع در حین وضع مادّه را تعیین می کند و لکن هیئت را تعیین نمی کند و این قسم، قسم سوّم است که حکم وضع در آن به اختلاف آراء و نظریات اختلاف پیدا می کند و در آخر این بحث به این آراء و نظریات خواهیم پرداخت و امّا مثال این قسم صیغ ماضی و صیغ مضارع است که مادّه در آن تعیین می شود مانند: ضرب یا قعد مثلاً و لکن هیئت خاصی در آن شرط نمی شود بلکه به اختلاف صیغه ها از حیث علامت و اعراب اختلاف پیدا می کند تا جایی که به 28 هیئت در ماضی و مضارع منتهی می شود و از هر صیغه معنی خاصی بدست می آید و لکن مادّه در هر صیغه بدون اختلاف مشاهده می شود.

***