fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 39:

شنبه 30/10/1402 هـ.ش مطابق با 8/ رجب/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

تا اینجا مقام وضع بود بلکه مقدّمات وضع شرح داده شد و گفته شد که واضع در مقام وضع تارتاً معنای جزئی را تصوّر می کند و لفظی در برابر آن متصوّر جزئی وضع می نماید و اخری معنای کلّیی را تصوّر می کند و در برابر آن معنای کلی لفظی را وضع می نماید و این دو قسم بود از اقسام چهارگانه که خاصّان و عامّان باشد.

مخفی نماند که بر واضع واجب نیست که علم داشته باشد به کلیّت کلی یا جزئیّت جزئی هنگام وضع و تصوّر یعنی اینکه بر او واجب نیست که بداند حیوان مثلاً جنس است و ناطق فصل نزد اهل منطق امّا همین که اجمالاً علم داشته باشد به یک معنای کلّی یا یک معنای جزئی کفایت می کند.

و همچنان واجب نیست که علم داشته باشد به خصوصیات متصوّر در حین وضع چنانکه در اعلام شخصیّه مشاهده می کنیم یعنی اینکه واضع علم داشته باشد که فلان مولود مثلاً رجلان و عینان و اذنان و ریتان و امثال اینها را دارا است و سایر خصوصیات بدنی چه داخلی و چه خارجی یعنی علم تفصیلی برای واضع در حین وضع واجب نیست که اسم و مسمّی را بالتفصیل بداند بلکه علم اجمالی به متصوّر کلی یا جزئی کفایت می کند.

ثمّ: واضع قبل از تصوّر در مقام وضع معنای کلّی یا معنای جزئی را تصوّر می کند و در برابرش لفظ جزئی یا کلّیی را وضع می کند و گاهی ممکن است معنایی را تصوّر کند که آن معنی خاص باشد و لکن لفظ عامّی را بر او وضع کند یا برعکس معنای عامّی را تصوّرکند و لفظ خاص را در حین وضع بر او بگزارد بنابراین در این مرحله اختلاف حاکم است و این اختلاف منشأ دو قسم اخیر می شود که وضع عام و موضوع له خاص باشد یا وضع خاص موضوع له عام باشد، علی هذا منشأ تقسیم تارتاً اتحاد وضع و موضوع له است و اخری اختلاف آن دو فلذا اقسام اربعه از اینجا ناشی می شود.

***