fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 36:

دوشنبه 25/10/1402 هـ.ش مطابق با 3/رجب/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

جواب از مبعّد دوّم مرحوم نائینی این است که: انتقال وضع از خدای متعال بسوی بشر یا به طریق وحی است ویا به طریق الهام به نفوس بشری ویا به طریق فطرت و جبلّت که فوق الهام است حسب توضیحات جناب ایشان، بنابراین از ایشان می پرسیم که چگونه بشر زبان همدیگر را نمی فهمند و هر انسان در قبال لغت دیگری جاهل است؟ و آنچه که به بشر الهام شده معلوم اوست و چنانچه قضیه ی وضع الهامی باشد به کتب لغت احتیاج نداریم در حالی که احتیاج بشر به کتب لغت پر واضح است.

و اگر بفرمایید که الهام به بشر اولیّه بوده و آنها تحت اعداد می آمده و امّا بقیه لابدّ از تعلّم بوده زیرا: آنها مورد الهام نبوده و الفاظ به آنها القا نشده، قلنا که: لغت در بشر اولیه نیز واحد نبوده و کثرت لغات امر بیّن و وجدانی است و ممکن نیست که لغات کثیره به بشر اولیّه الهام شده باشد، بنابراین مشکل کثرت لغات قطع نظر از لهجه ها جواب را هموار نمی کند.

تا اینجا در قبال انتقال الهامی بود و چنانچه انتقال به وحی و جبلّت باشد همچنان سوال مطرح می شود که به کدام نبی از بین انبیاء وضع فلان لغت خبر داده شده که معنایش فلان چیز است و همچو خبری در کتب اسمانی وجود ندارد و در تاریخ نیز دیده نشده.

و همچنان می پرسیم که وضع به جهت سهولت است در تفهیم و تفهّم و این سهولت فلسفه ی وضع است و کثرت لغات تفهیم و تفهّم را دشوار می سازد به قسمی که اگر برای هر انسان زبان واحد باشد و همه ی نوشته جات به لسان واحد باشد و همه ی تفهمات و تعلّمات به یک زبان باشد امر بشر سهل و مسهّل است و لکن قضیه چنین نیست، بنابراین اگر واضع خداوند است آیا خداوند در صدد صعوبت بشر است یا در صدد سهولت او؟ علی هذا این که خداوند واضع باشد مخالف فلسفه ی سهولت است.

***