fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 30:

یکشنبه 17/10/1402 هـ.ش مطابق با 24/جمادی الثانی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

وضع الفاظ

مرحوم آخوند(ره) در تعریف وضع می فرماید:

«الوضع هو نحو اختصاص اللفظ بالمعنی و ارتباط الخاص بینهما ناشیء من تخصیصه به تارتاً و من کثرة استعماله فیه اخری و بهذا المعنی صحّ تقسیمه الی التعیین و التعیّنی»[1].

بنابراین وضع و حقیقت آن نزد مرحوم آخوند ذاتی نبوده بلکه به سبب جعل و وضع است از هر جاعلی و از واضعی چه جاعل و واضع خدای متعال باشد یا این­که بشر و این مطلب با توجّه به ذیل کلامش که در بالا ذکر شد قابل استفاده است که واضع را خدا می داند یا بشر و برای تسلّط بیشتر و تسهیل در یادگیری نام آن را «مسلک وضع» می گذاریم.

و اما آیت الله سبحانی در این مورد اشکال نموده به این­که اختصاص لفظ به معنی و ارتباط آن امر متأخّر از وضع است که از اختصاص و ارتباط ناشی می شود و نفس وضع بحساب نمی آید و همچنان اشکال می کند به این­که در این تعریف ابهام وجود دارد، زیرا: هدف و قصد تعرّف حقیقت است و این ارتباط و اختصاص چیزی از حقیقت را نمی رساند.

انصاف این است که: این تعریفات، تعریفات ماهوی نبوده برای شرح اسم است، بنابراین ردّ و ایرادها و نقض و ابرام ها در تعریفات شرح الاسمی ضیاع وقت است علی­هذا به همین دو ایراد و اشکال اکتفا می کنیم و متعرّض بقیه ایرادها و اشکال ها نمی شویم.

مرحوم سید ابوالقاسم خوئی حقیقت وضع را چنین تعریف نموده:

«حقیقة الوضع عبارة عن التّعهد بابراز المعنی الّذی تعلّق قصد المتکلّم بتفیهمه بلفظ مخصوص فکلّ واحد من اهل ایّ لغة متعّهد فی نفسه انّه متی ما اراد تفهیم معنی خاص ان یجعل مبرزه لفظاً مخصوصاً» و برای آسان شدن و حفظ نمودن مسلک خوئی را «مسلک تعهّد» می­نامیم[2].

***

([1]) کفایة الاصول، المحشی، ج1، ص10.

([2]) محاضرات فی اصول الفقه، ج1، ص48.