fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 27:

سه شنبه 12/10/1402 هـ.ش مطابق با 19/جمادی الثانی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مبادی علم اصول

در زبان ها مشهور شده که علوم سه جزء دارد: یکی موضوع و دیگری مسائل و سوّمی مبادی و ما تا هنوز دو جزء را بحث کردیم که موضوع و مسائل باشد و جزء اخیر باقی ماند که مبادی باشد، زیرا: علم اصول نیز از این قاعده ی عامّه مستثنی نیست بنابراین در مبادی علم اصول در ابتدا از اقسام مبادی بحث می کنیم و توضیحات می دهیم و آن اینکه مبادی بر دو قسم است:

قسم اوّل: مبادی تصوریّه است.

قسم دوّم: مبادی تصدیقیّه است.

و امّا مبادی تصوریّه که قسم اوّل باشد عبارت است از نفس موضوع و حدود آن و همچنان حدود اجزای موضوع در صورتی که موضوع مرکّب باشد مانند علم نحو، زیرا: کلام از دو جزء ترکیب شده یکی فاعل و دیگری مفعول یا یکی مبتدا و دیگری خبر و چنانچه موضوع بسیط باشد نه مرکّب از حدود و عوارض موضوع بحث می شود مانند: علم فقه که مبادی آن حدود و عوارض موضوع فقه است که فعل مکلّف باشد.

و امّا مبادی تصدیقیه عبارت است از براهین و قضایایی که واسطه است برای حصول علم به محمولات مثل اینکه بگوییم: لِمَ تکون الصّلاة واجبة؟ قلت: لانّها اُمر بها فی الکتاب و السنّة و ما اُمر بها فیهما واجبة، فهی واجبة.

سپس باید گفت که مبادی تصوریّه همچنان بر دو قسم است:

قسم اوّل: مبادی تصوریّه ی خاصّه است.

قسم دوّم: مبادی تصوریّه ی عامّه است.

قسم اوّل این مبادی که مبادی خاصّه باشد عبارت است از: تعریف شیئ به فصل او و عرض خاص مثل: «الانسان ناطقٌ» یا «الانسان ضاحکٌ».

و امّا مبادی تصوریّه ی عامّه عبارت است از: تعریف شیئ است به جنس او یا به عرض عام مثل تعریف انسان بانّه حیوان او انّه ماشی.

سپس مبادی تصدیقیّه را بحث می کنیم که بازهم به نوبه ی خودش دو قسم است:

قسم اوّل: مبادی تصدیقیّه ی خاصّه است.

قسم دوّم: مبادی تصدیقیّه ی عامّه است.

و امّا مبادی تصدیقیّه ی خاصّه عبارت است از: قضایای خاصّه که واسطه باشد برای حصول علم به اشیای مخصوصه مثل ترتیب قیاسی که الآن ذکر کردیم که از آن ترتیب قیاس علم به وجوب صلاة حاصل می شود یا اینکه از ترتیب قیاس های دیگر علم به وجوب صوم یا به وجوب زکات یا به وجوب حج حاصل می شود.

و امّا قسم دوّم مبادی تصدیقیّه که مبادی تصدیقیّه ی عامّه باشد عبارت است از قضایای عامّه که توسط آن مسائل کثیره ی عامّه به اثبات می رسد مانند: اثبات صانع در فلسفه و عدم اجتماع ضدّین و نقیضین و عدم ارتفاع آن دو در منطق و عدم اجتماع امر و نهی در شیئ واحد در علم اصول و هکذا.

***