درس 10:
یکشنبه 19/9/1402 هـ.ش مطابق با 26/جمادی الاولی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
فراموش نشود که در قبال کلام مرحوم آخوند(ره) که ایشان «قدر جامع» را لازم و ضروری می دانست کلامی قابل عرض است و آن اینکه: «قدر مجموع» ما را کفایت خواهد کرد در جایی که علل کثیره باشد و معلول واحد بنابراین نیازمند تکلّف نفس به قدر جامع نمی باشیم و احتیاج استنباط «سنخیّت» در علل متعدّده یا «اشتراک در اثر» در آنها نداریم علی هذا بأسی وجود ندارد که مجموع افعال و اذکار هرچند مباین هم اند معراجیّت را بوجود بیاورند و قدر جامعی در کار نباشد و تکلّف دراین باره نباید صورت بگیرد و همچنان بأسی نیست که مجموع فاعل و مفعول و مضاف الیه مسانخ هم بوده در صون لسان از خطای در مقال در علم نحو مؤثّر باشند طوری که مجموع اینها مانند جامع عمل کنند. بنابراین طریق ما طریق قصیر است و طریق مرحوم آخوند(ره) طریق طویل و موجب تکلّف.
ثمّ: اتّحاد ممکن است در موضوع باشد و تعدّد در محمول مثل اینکه بگوییم: «الفاعل مرفوع» و اینکه بگوییم: «الفاعل مقدّم علی المفعول» و همچنان سایر احکام فاعل و از طرف دیگر ممکن است که اتحاد در محمول باشد و تعدد در موضوع مثل اینکه بگوییم: «الفاعل مرفوع» و «المبتداء مرفوع» و «الخبر مرفوع» و «نائب الفاعل مرفوع» و از سوی سوّم ممکن است هر دو متعدّد باشند مثل اینکه بگوییم: «الفاعل مرفوع» و «المضاف الیه مجرور» و از سوی چهارم ممکن است اتحاد در نسبت باشد بین موضوع و محمول نه در خود آنها و سوال ما در اینجا اینست که کدام نوع اتحاد در ما نحن فیه مطرح است تا در اتحاد غرض دخیل باشد؟ جواب برای فردا انشاء الله
***