fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 9:

شنبه 18/9/1402 هـ.ش مطابق با 25/جمادی الاولی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

این قاعده ی فلسفی که مقدّمه ی ثانیه است نزد مرحوم آخوند(ره) مقبول است مثل اینکه وحی نزد پیامبر مقبول است فلذا به این قاعده در اکثر فصول کتابش تمسّک جسته و به همین خاطر در جایی که علل کثیره بوده ومعلول واحد قدر جامع را طرح کرده بدلیل اشتراک در سنخیّت و اثر آنها در معلول تا قاعده بهم نخورد مثل اشتراک شمس و نار در تسخین آب و این در تکوین است و امّا در تشریع معراج بودن صلاة را که معلول واحد است از جامع مشترکی ناشی می داند که اجزای آن باهم مباینت دارند، مانند: رکوع، سجود، قیام، قعود، اذکار و افعال که همه ی اینها مسانخ بوده در معراج بودن اشتراک اثر دارند.

و این قاعده نزد صاحب مباحث الاصولیّة در واحد شخصی و نوعی نیز مقبول است آنجا که فرموده:

«فالنتیجة انّ قاعدة الواحد لا یصدر الّا من الواحد تشمل الواحد الشخصی و النّوعی معاً فوحدت المعلول ان کانت بالشّخص فتکشف عن وحدة علته کذالک و ان کانت بالنّوع فتکشف عن وحدتها بالنّوع علی اساس انّه لا یعقل ان تکون دایرة وجود المعلول اوسع من دایرة الوجود العلّة»[1].

بنابر این قبل از نظر در تمامیّت دلیل مشهور نظر کنیم در اقسام واحد در این قاعده، علی هذا ممکن است که واحد در قاعده «شخصی» باشد حقیقتاً مثل: زید یا سایر افراد انسان و ممکن است این واحد «نوعی» باشد، مثل: انسان، زیرا: صحیح است اگر گفته شود: «الانسان واحد» هرچند که افرادش زیاد باشد و ممکن است که واحد در قاعده «عنوانی» باشد، مثل: اهل مدرسه و اهل خانه و اهل مدرَس یا حجره و هکذا و لکن منظور در این قاعده فلسفی واحد شخصی است حیث اینکه مانع تکثّر و تعدّد است.

***

([1]) المباحث الاصولیّه، ج1، ص65.