fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)

درس 47:

سه شنبه 10/11/1402 هـ.ش مطابق با 18/ رجب/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

قول قیل

در قبال حبوه گفته شده که حبوه به ولد اکبر داده می شود و قیمت آن اخذ می گردد یا اینکه از سهم او کسر می شود و دلیل این قول اقتصار است در جایی که مخالف اصل باشد بر موضع وفاق و اصل در اینجا عدم استحقاق احد است شیئی را بر غیرش و نص کتاب برای هر وارث مقداری را معیّن کرده و برای ولد اکبر چیزی ذکر نکرده و این موضع وفاق است پس در نتیجه حبوه به محبوّ داده می شود در برابر قیمت امّا از حبوه منعی صورت نمی گیرد و بر دیگر ورثه تفضّل و زیادی ندارد و این طریق که طریق قیمت است جمع بین دو امر است.

این وجه برای این قول محلی ندارد زیرا: در این صورت عطا صدق نمی کند که معنای حبوه باشد و حبوه در حقیقت مقابل وجوب قضای نمازهای پدر است بر ولد اکبر و چنانچه قیمت گرفته شود نماز بلا عوض می ماند و همچنان ولد اکبر نائب پدر است و به منزله ی اوست بالنسبة به بقیه فلذا اعطای حبوه در برابر قیمت وجه عرفی نیز پیدا نمی کند.

مصادیق حبوه

ثیاب از حبوه است و مراد به آن چیزی است که پوشیده شده یا برای پوشیدن آماده شده هرچند او را به تن نکرده به دلیل اینکه عرف او را لباس می گوید و لباسِ پوستی مطابق آنچه در اخبار آمده مثل خبر فضیل بن یسار عن احدهما[1] در جمع لباس قرار دارد و چنانچه پارچه را بُرش بزند ولی دوخت آن کامل نشود در دخول این پارچه ی بُرش خورده در جمع لباس دو وجه است و اقوای وجهین عدم الحاق است به لباس عرفاً.

عمّامه از لباس حساب می شود هرچند که متعدّد باشد یا اینکه پوشیده نشده باشد زمانی که برای عمّامه اتّخاذ شده باشد و همچنان سراویل از البسه به حساب می آید امّا در دخول کمربند در البسه نظر است زیرا: در عرف شدّ الوسط را ثیاب نمی گوید امّا کفش و اقسامش از چیزهایی که برای پا تهیّه می شود ثوب بر آن صادق نیست.

***

[1]_ وسائل، ج17، باب 3 از ابواب میراث الابوین و الاولاد، ح5، ص440. وسائل جدید، ج26، ص98.