(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 42:
سه شنبه 3/11/1402 هـ.ش مطابق با11/ رجب/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
و امّا قول غیر مشهور که قول مرحوم سیّد مرتضی و جماعتی از فقهاست که می فرمایند:
میراث اولادِ اولاد به ملاک خودشان است نه به ملاک پدران شان بنابراین نواسه ی دختری به ملاک خودش میراث می برد که اگر پسر باشد دو حصه ی دختر و اگر دختر باشد نصف آن را میراث می برد و دخترِ پسر نیز به ملاک خودش میراث می برد که نصف سهم پسر باشد به دلیل اینکه اولادِ اولاد، اولاد گفته می شود بدون اینکه پسر و دختر فرق شود علی هذا اولاد دختر که ما نواسه ی دختری می گوییم شامل این آیه ی شریفه است: «یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظّ الانثیین[1]».
دلیل دیگر غیر مشهور این است که: حلائل ابناء به حکم آیه (نساء/23) حرام اند و این حرمت به اولاد صلبی اختصاص ندارد بلکه اولاد غیر صلبی را نیز شامل است بنابراین ازدواج با نواسه ی دختری نیز مثل نواسه ی پسری حرام است.
دلیل دیگر: حرمت بنات است در همان آیه (نساء/23) علی هذا نکاح بنات ابن و نکاح بنات بنت حرام است بدون اینکه بین شان فرق باشد و همچنان نگاه و نظر به زیورآلات اینان حلال است بطور مطلق و فرق بین زینت و زیور بنات ابن و بنات بنت نمی باشند علاوه ی اینکه صدق ولد یا فرزند بر نواسه ی پسری و دختری بطور یکسان درست است ولو اینکه نواسه ی دختری از صلب میّت بوجود نیامده.
***