(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 18:
چهارشنبه 29/9/1402 هـ.ش مطابق با 6/جمادی الثانی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
ادلّهی عامّه بر جواز تعصیب
فقهای عامّه استدلال نموده اند بر قول به جواز تعصیب به حدیث طاووس از پیامبر اسلام(ص) که در این حدیث نبوی این گونه آمده: «الحقوا الفرائض باهلها فما بقی فالاولی عصبة ذکر» و در نسخه ی دیگر آمده است: «فما بقی فهو لرجل ذکر».
و استدلال نموده اند به آیه ی هشتم سوره مبارکه نساء که خدای متعال فرموده: «و اذا حضر القسمة اولوا القربی و الیتامی و المساکین فارزقوهم منه و قولوا لهم قولاً معروفا» که از این آیه اعطای فاضل ترکه را به عصبه ی میّت استفاده کرده اند.
و لکن فقهای شیعه می فرمایند که حدیث طاووس ضعیف است بخاطر ضعف راوی و امّا آیه محکمه بوده منسوخ نمی باشد و کسانی که قائل به تعصیب اند به این آیه تمسّک کرده به جمله ی «فارزقوهم» که این جمله امر است و امر دال بر وجوب و لکن فقهای شیعه در قبال آیه می فرمایند که در آیه اذا شرطیه وجود دارد که این شرط اساس تمسّک به جمله فارزقوهم را منهدم می کند و جوازی برای تعصیب باقی نمی گذارد به دلیل اینکه ارث در صورتی که ثابت شود حقّ ثابت وارث است و اختصاص ندارد به صورت حضور صاحب ارث بنابراین دلالت آیه بر وجوب نبوده فوقش استحباب تنها است که ما قائل به آنیم.
***