fa-derayaدرس خارج فقه و اصول

درس 22:

چهارشنبه 25/11/1402 هـ.ش مطابق با 4/ شعبان/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

تقسیمات صحیح و شروط آن

پوشیده نماند که صحیح نزد شیعه یکیست و تقسیمات ندارد و لکن نزد عامّه بر هفت قسم است حسب تقسیمی که نووی در قواعد التحدیث بیان نموده و آن به ترتیب ذیل است:

قسم اوّل: صحیح است نزد مسلم.

قسم دوّم: صحیح است نزد بخاری.

قسم سوّم: صحیح است نزد هردو.

قسم چهارم: واجد شروط صحّت است نزد مسلم و بخاری هرچند که در صحاح شان متعرض نشدند.

قسم پنجم: واجد شروط صحت است نزد بخاری تنها.

قسم ششم: واجد شروط صحت است نزد مسلم تنها.

قسم هفتم: واجد شروط صحت است نزد غیر این دو.

زمانی­که اقسام سبعه را برای صحیح شناختیم شروط صحت را نیز باید بشناسیم که آن شروط اختلاف اقوال را در صحیح نشان می دهد و می رساند که علمای اهل سنّت بر ملاک واحد توافق ندارند و امّا شروط صحّت را تحت دو رقم می آوریم:

رقم اوّل: شروط صحّت است نزد بخاری و آن چهار شرط زیر است:

شرط اوّل: اتّصال سند است به رسول یا صحابه.

شرط دوّم: اینست که روّات علاوه ی اسلامیّت مورد اعتماد و اطمینان باشد.

شرط سوّم: اینست که روّات از شذوذ و نوادر نباشند.

شرط چهارم: اینست که روّات از مهملین و ناسیین و دارای عقائد باطله نباشند.

رقم دوّم: شروط صحّت است نزد مسلم که عبارت از شش شرط زیر است:

شرط اوّل و دوّم و سوّم و چهارم عین شروط بخاری است.

شرط پنجم: اینست که راوی معاصر شیخش باشد.

شرط ششم: اینست که ثبوت از طریق سماع باشد.

ثمّ: زمانی­که صحّت و شروط آن را شناختیم اکنون تقسیم دیگر صحیح را نیز باید بشناسیم و آن اینکه صحیح یا ذاتی است و یا عرضی کما اینکه حسن را ذاتی و عرضی می دانستیم بنابراین حدیث صحیح ذاتی حدیثی می باشد که شروط صحّت در ذات آن مجتمع باشد و صحیح عرضی حدیثی می باشد که شخص مستنبط از قرائن خارجیه صحّت آن را اذعان نماید.

نتیجه اینکه صحیح نزد بخاری غیر صحیح نزد مسلم است و صحیح نزد غیر این دو غیر صحیح است نزد آن دو فالقول مختلف و صاحبها لدیهم فرحون امّا آگاهی بر آراء آنان ثمره ی علمیه دارد ولی ثمره ی عملی ندارد بدلیل اینکه باب اجتهاد نزد آنان مسدود است و اجتهاد در ائمه ی اربعه منحصر شده و این امری است عجیب با تغیّر زمان با سرعت و تحوّل شرایط که موجب می شود احکام مستحدثه را و در غیر آن صورت مکلّف متحیّر است که حوادث واقعه و پیشامد زمانه را از منظر احکام چگونه آگاهی پیدا کند بنابراین کیف کانوا فی ما مضی؟ و کیف یکون فیما یأتی؟ و المشی مختلف.

***