fa-derayaدرس خارج فقه و اصول

درس 6:

چهار­شنبه 22/9/1402 هـ.ش مطابق با 29/جمادی الاولی/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

نظریه ی در اوّل من صنّف

مرحوم سیّد صدر در کتاب «تأسیس الشیعة» می فرماید: که اوّل من صنّف در علم درایه حاکم نیشابوری است نه ابن طاووس که قبلاً معرفی کردیم آنجا که می فرماید:

«معرفت علوم الحدیث اوّل من تصدّی له الحاکم ابو عبدالله محمد بن عبدالله الحافظ النیشابوری المتوفی عام 405 هـ . ق وهو فی خمسة اجزاء مشتمل علی خمسین نوعاً و تبعه فی ذالک ابن الصلاح فذکر من انواع الحدیث خمسة و ستّین نوعاً[1]»

و امّا در اینکه ایشان شیعه امامی است یا نه اختلاف و مناقشه است به ترتیب زیر:

  • ذهبی از اجلّه ی علمای اهل سنّت در «تذکرة الحفاظ» از ابن طاهر نقل نموده که: «کان الحاکم یظهر التسنّن فی التقدیم و الخلافة[2]»
  • حرّ عاملی در آخر وسایلش کتابی را آورده بنام «تاریخ نیشابور» در آنجا نوشته که این کتاب تألیف حاکم است و این سخن اشعار می کند که ایشان شیعه ی امامی بوده.
  • ابن شهر آشوب در کتاب «معالم العلماء» می نویسد که حاکم از مؤلّفین شیعه است و برای او کتابی بنام «الامالی» و کتاب دیگری بنام «مناقب الرّضا(ع)» ذکر نموده[3].
  • عبدالله افندی در «ریاض العلماء» ترجمه ای را عقد نموده برای حاکم در بخشی که مختص به علمای شیعه است و می نویسد که ابن شهر آشوب در این مسئله تصریح کرده[4].
  • آیت الله سبحانی استاد ما در این باره نظری را ابراز کرده که ترجمه ی آن اینست:

«اگر ملاک در قضاوت بر اینکه حاکم شیعه ی امامی است کتاب «مستدرک» ایشان بر صحیحین باشد معلوم می شود که حاکم شیعه ی به معنی الاعم بوده یعنی: محبّ اهلبیت بوده و مبغض دشمنانش و کتابی تصنیف نموده بنام «فضائل فاطمه ی زهرا(س)» و بر کتاب شیخین (بخاری و مسلم) استدراک نموده احادیث کثیره ای را که از اصول فضائل امام به حساب می آید مانند: حدیث غدیر و حدیث طیر مشوّی امّا از این استدراک تقدیم علی(ع) بر خلفای سه گانه ظاهر نمی شود و اینکه ایشان منصوص به ولایت باشد از قبل نبی و قائم امّت باشد بعد از ایشان چنین چیزی بر نمی آید، بنابراین ایشان شیعه است به معنای محبّ علی(ع) و مبغض دشمنانش نه اینکه ایشان مقدّم باشد بر غیرش.

و اگر ملاک در قضاوت چیزی باشد که اصحاب معاجم در حق حاکم نوشته شکی وجود ندارد که ایشان منسوب است به تشیّع و متّهم است به این مسئله نزد بعضی معاجم[5]».

و امّا در اینکه حاکم اوّل من صنّف است یا خیر حضرت ایشان می فرماید که ترجمه اش اینست:

«بخاطری که حال ایشان معلوم نیست او را در این میدان اوّل من صنّف بدانیم صحیح نیست و لکن قدر متیقن اینست که اوّل من صنّف احمد بن طاووس حلّی است و بعد از ایشان تا قرن یازدهم کتبی در این رابطه تألیف شده است که همه بعد از تألیف ابن طاووس حلّی است»

***

[1] – تأسیس الشیعة، ص 294، چاپ مصر.

[2] – تذکرة الحفاظ، ج2، ص1045، رقم 961.

[3] – معالم العلماء، ص133، رقم 903.

[4]– ریاض العلماء، ج5، ص477.

[5]– اصول الحدیث و احکامه، ص11-10.