درس 152:
دوشنبه 19/3/1404 هـ.ش مطابق با 13/ ذیالحجه/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
کثرت تخریج ثقه از شخصی
اگر روای ثقه از شخصی نقل حدیث کند این نقل ثقه دلالت نمی کند بر وثاقت مروی عنه به دلیل اینکه نقل ثقات از غیر ثقات شایع و زایع است.
نعم: کثرت نقل از ضعاف امری مرغوب عنه است بین مشایخ حدیثی و رجالی و از جهات و اسباب ضعف به حساب می آید و به همین خاطر احمد بن محمّد بن عیسی قمّی زمیلش که احمد بن محمّد خالد باشد را از قم اخراج نمود بخاطر کثرت نقل حدیث از ضعفاء و مرحوم علامه در کتاب خلاصه در این رابطه چنین می نویسد:
«انّه اکثر الروایة عن الضعفاء و اعتمد المراسیل قال ابن الغضائری: طعن علیه المحدّثون و لیس الطعن فیه انّما الطعن فی من یروی عنه فانّه کان لا یبالی عن من اخذ علی طریقة اهل الاخبار و کان احمد بن محمّد بن عیسی ابعده ثم عاد الیها و اعتذر الیه[1]».
مرحوم نجاشی در ترجمه سهل بن زیاد می گوید که: ایشان در حدیث ضعیف است لذا به احادیث وی اعتماد نمی شود و احمد بن محمّد بن عیسی شهادت می دهد که سهل غلو و کذب داشته و به همین دلیل ایشان را از قم به ری خارج نموده و تبعیدی آنجا ساخته[2].
در پناه این مطالب ممکن است گفته شود که کثرت تخریب ثقه از شخصی دلیل است بر وثاقت او به دو وجه زیر:
وجه اوّل اینست که: کثرت روایت از ضعاف از اسباب ضعف به حساب می آید تا آنجا که احمد بن محمّد بن خالد سهل بن زیاد آدمی را به قم رجعت داد.
وجه دوّم اینست که: کثرت نقل از شخصی علامت اینست که مروی عنه ثقه می باشد و اگر چنین نباشد نفس نقل لغو می شود و مورد اعراض قرار می گیرد و این مطلب بر خلاف قلّت نقل است چه اینکه قلّت نقل امر متعارف است و ممکن است که نقل غایات دیگری داشته باشد غیر از اعتماد که عبارت از تعقید سایر روایات باشد که این غایت در کثرت نقل از شخصی منتفی می باشد.
مطلب ما روشن است هرچند که صاحب مستدرک در تکثیر اسباب توثیق افراط کرده و نقل ثقه را از یک شخصی علامت قرار داده بر توثیق مروی عنه و تمسک کرده به وجوه غیر نافعه و ان شئت فراجع.
تا اینجا بحث های ما در توثیقات عامه به پایان رسید که در پناه آن صحیح را از ثقیم شناختیم و ضعیف را از قوی تشخیص دادیم و روشن شد که در توثیقات عامه شمار اندک شان مفید است در قبال توثیقات خاصه و متأسفانه همه توثیقات عامه برای ما مفیدیّت پیدا نتوانست الّا شمار اندک آنها علیهذا بحث توثیقات عامه در این نقطه به پایان می رسد و بعد از این بحث جدید آغاز می گردد.
***
[1]) الخلاصة، قسم الاوّل، ص14.
[2]) فهرس النجاشی، رقم490.