fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 146:

شنبه 10/3/1404 هـ.ش مطابق با 4/ ذی‌الحجه/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

قسم دوّم اجازه اینست که:

اجازه ی کتاب به غیر باشد، کتابی که انتسابش به مصنّف مشهور باشد بنابراین اجازه بخاطر مجرد اتصال سند باشد نه بخاطر تحصیل علم به نسبت الی مصنفه و اجازات رایجه به نسبت کتب اربعه و غیر این کتب از بقیه مؤلفات حدیثیه که مشهورند از این قبیل می باشند که اجازه بخاطر تحصیل اتصال سند است و بخاطر تصحیح حکایت هنگام نقل حدیث از شیخ اجازه در قالب لفظ “حدّثنا” تا اینکه به ارباب کتب اربعه وصل شود و به معصوم سندش منتهی گردد، در چنین صورتی وثاقت شیخ به سبب استجازه احراز نمی شود به جهت اینکه نسبت کتب به ارباب­شان ثابت است و نهایت چیزی که منظور است تصحیح حکایت و اتصال سند است و اینکه لفظ حدثنا ممکن شود و امر به امام منتهی گردد و در اینجا نفس اجازه کفایت می کند چه اینکه مجیز ثقه باشد یا خیر.

ثمّ: آنچه از کتاب صدوق ظاهر است بالنسبه به کتبی که من لا یحضر را از آن منابع گرفته اینست که: آن منابع کتب مشهوره اند طوری که به آنها اعتماد می شوند و مرجع محدّثین و فقهاء همان منابع می باشند و اینکه در آخر کتاب مشیخه را علاوه نموده به جهت تحصیل اتصال سند است نه بخاطر تصحیح نسبت کتاب به مؤلفش، از اینجاست که استجازه بر وثاقت ایشان و وثاقت من روی عنهم در کتاب من لا یحضر دلالت می کند.

توضیح مطلب اینست که: مرحوم کلینی تمام سند را در کتاب کافی ذکر نموده و حدیث را بنام شیخ الاجازه آغاز کرده تا اینکه منتهی شده به شخصی که حدیث را از کتاب وی گرفته تا در نهایت به امام معصوم اتصال یافته و این سیره، سیره­ی غالبی ایشان است در تمام روایات الّا ما شذّ و ندر.

لکن شیخ صدوق و همچنان شیخ طوسی(رحمت الله علیهما) بنا نهاده اند بر حذف اوائل سند و اکتفاء نموده اند به اسم کسی­که مروی عنه اصلی می باشد و مصنّف تا اینکه سند به امام برسد و پس از آن در آخر کتب شان مشیخه هایی علاوه کرده اند که آن مشیخه ها طرق را ثابت می کنند و بهمین دلیل مشیخه ها مرجع اند به اتصال سند از اخبار تهذیبین و من لا یحضر و چه بسا ذکر سند را اخلال می کند در بعضی اصحاب کتب که در نتیجه آن روایات معلّقه می شوند و اینست سیره غالبیه ی مرحوم صدوق و مرحوم شیخ(رحمت الله علیهما).

***