درس 134:
یک شنبه 14/2/1404 هـ.ش مطابق با 6/ ذیالقعدة/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
نکته ثالثه این است که:
ابوالفضل العبّاس راوی تفسیر قمّی در این تفسیر روایت نموده از عده ی مشایخش نظیر: علی بن ابراهیم که برای او چند طریق ذکر نموده و نظیر: محمّد بن جعفر رزّاز و ابو عبدالله حسین بن محمّد بن عامر اشعری و ابو علی محمّد بن ابی بکر همّام بن سهیل و این اسناد نفس اسنادی است که مرحوم نجاشی و شیخ تفسیر ابی الجارود را با همان اسناد نقل می کنند و چون که شیخ و نجاشی از جامع تفسیر متأخرند لذا نجاشی نقل می کند از احمد بن محمد همدانی و او از ابن عقده به واسطه ی عده ای از اصحاب ما روایت می کند و مرحوم شیخ نیز از ابن عقده به واسطه ی دو راوی نقل حدیث می کند که احمد بن عبدون و ابی بکر دوری باشد.
بنابراین روشن می شود که تفسیر علی بن ابراهیم ملفّق است از تفسیر ایشان و تفسیر ابی الجارود و هر یک این دو تفسیر سند خاص دارد علیهذا با توجّه به این تلفیق چگونه ممکن است اعتماد کنیم بر آنچه در دیباچه ی کتاب آمده است بر فرضی که ثابت شود دیباچه مال خود علی بن ابراهیم است.
به هر صورت چنانچه توثیق مذکور را که توثیق گروهی می باشد اخذ کنیم واجب است که تشخیص دهیم بین راوی هایی که در این جامع از سوی شخص علی بن ابراهیم است و آن عده از راوی هایی که از شخص ایشان نبوده از غیر روایت شده و در نتیجه شهادت مرحوم قمّی حجّت باشد در قبال آن عده راوی هایی که شخص مؤلف از آنها روایت می کند نه آن عده راوی هایی که شاگرد ایشان از آنها روایت می کند که با توجّه به این اختلاط و نکات ثلاثه اعتماد به تمام راوی های این تفسیر جدّاً مشکل است.
در عین حالی که متون این تفسیر دچار شذوذ است که بعضی اهل تحقیق به آن اشاره نموده می فرماید که: نسخه چاپی این تفسیر مختلف است بنابراین علاوه ی رجال سند متن هم زیر سوال می رود.
در این هنگام صحیح نیست که بگوییم هر راویی که در اسناد تفسیر قمّی آمده ثقه می باشد به دلیل توثیق مؤلف در دیباچه ی کتاب بلکه آنچه از عبارات ظاهر است اینست که: مراد از ثقات در دیباچه خصوص مشایخ بلا واسطه ی علی بن ابراهیم است مانند: سخنی که در قبال مشایخ ابن قولویه گفتیم و الّا اعتماد کردن بر مشایخ با واسطه ی مؤلف جدّاً مشکل است.
***