fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 131:

یک‌ شنبه 7/2/1404 هـ.ش مطابق با 28/ شوال/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

نفر چهارم: ابوالحسن علی بن حسین اسعد آبادی قمّی می باشد.

نفر پنجم: شیخ ابو علی احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمّی متوفّی سال 1306 هـ.ق می باشد.

نفر ششم: شیخ ابو عبدالله محمّد بن احمد بن ثابت می باشد.

نفر هفتم: ابو جعفر محمّد بن عبدلله بن جعفر حمیری قمّی می باشد.

نفر هشتم: محمّد بن ابی عبدالله می باشد و ایشان ابوالحسین محمّد بن عون اسدی متوفّی سال 312 هـ.ق از مشایخ مرحوم کلینی است.

نفر نهم: حمید بن زیاد نینوایی می باشد. ایشان همچنان از مشایخ مرحوم کلینی می باشد که متوفّی سال 310 هـ.ق است.

نفر دهم: حسن بن علی بن مهزیار می باشد که ایشان از پدرش علی بن مهزیار نقل روایت می کند.

نفر یازدهم: ابوالقاسم حسنی راوی تفسیر فرات می باشد که از مؤلّفش نقل حدیث می کند و غیر از اینها از بقیه مشایخی که از مؤلف در این تفسیر روایت می کند[1].

رجال این تفسیر

و امّا رجال تفسیر قمّی چه بسا استظهار می شود که هرکسی که در اسناد روایات این کتاب منتهی می شود به معصوم(ع) ثقه هستند به دلیل اینکه علی بن ابراهیم به وثاقت آنها شهادت داده در دیباچه ی تفسیرش و نفس بیانش این است:

«نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی الینا و رواه مشایخنا و ثقاتنا عن الذین فرض الله طاعتهم و اوجب رعایتهم و لا یقبل العمل الّا بهم[2]».

مرحوم شیخ حرّ عاملی در وسائل فرمایشی دارد که چنین است :

«قد شهد علی بن ابراهیم ایضاً بثبوت احادیث تفسیره و انّها مرویّة عن الثقات عن الائمة(ع)[3]».

صاحب معجم رجال حدیث می نویسد که استفاده صاحب وسائل از شهادت علی بن ابراهیم صحیح است و متن نوشته این است:

«انّ علی بن ابراهیم یرید بما ذکره اثبات صحّة تفسیره انّ روایاته ثابتة و صادرة من المعصومین(ع) و انّها انتهت الیه بوساطة المشایخ و الثقاة من الشیعة و علی ذالک فلا وجه لتخصیص التوثیق بمشایخه الذین یروی عنهم علی بن ابراهیم بلا واسطة کما زعمهم بعضهم[4]».

***

[1]) الزریعة، ج4، ص307-302.

[2]) تفسیر قمّی، ج1، ص4.

[3]) الوسائل، ج20، فائده سادسه، ص68.

[4]) معجم رجال الحدیث، ج1، ص50-49، مقدمه ثالثه.