fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 127:

شنبه 30/1/1404 هـ.ش مطابق با 20/ شوال/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

توثیق مشایخ نه توثیق همه

از تتبع مرحوم محدّث نوری(ره) برمی آید توثیق همه ی مشایخ ابن قولویه صاحب کامل الزیارات نه توثیق هرکسی که در سند این کتاب ذکر شده و این مطلب از دو مورد عبارت مرحوم نوری بالصراحة دانسته می شود:

مورد اوّل: عبارت مرحوم محدّث در فائده عاشره این است:

«من جملة الامارات الکلیّة علی الوثاقة کونها من مشایخ جعفر بن قولویه فی کتابه کامل الزیارات[1]».

مورد دوّم: عبارت مرحوم محدّث نوری است در فائده ثالثه از خاتمه کتابش:

«انّ المهم فی ترجمة هذا الشیخ العظیم استقصاء مشایخه فی هذا الکتاب الشریف و انّ فیه فائدة عظیمة لم تکن فی من قدّمناه من مشایخ الاجلّة فانّه(ره) قال فی اوّل الکتاب: فتراه نصّاً علی توثیق کلّ من رواه عنه فیه بل کونه من المشهورین فی الحدیث و العلم و لا فرق فی التوثیق بین النص علی احد بخصوصه او توثیق جمع محصورین بعنوان خاص و کفی بمثل هذا الشیخ مزکّیاً و معدّلا[2]».

بنابراین آنچه گفتیم از توثیق مشایخ ابن قولویه نه هر کسی که در سند این کتاب آمده باشد بدست می آید از نصوص و عبارات کتابش که چند مورد را بعنوان نمونه یادآور می شویم:

  1. ایشان برای جمیع مشایخش استرحام کرده و مع ذالک می بینیم که در کتابش کسانی را مورد استرحام قرار داده که مستحق استرحام نبوده مانند: ده ها مورد از واقفی ها و فطحی ها.
  2. در باب 8 در فضل صلاة در مسجد کوفه صفحه 31 از لیث ابی سلیم روایت نموده درحالی­که ایشان بدون شک عامی می باشد.
  3. در کتابش از علی بن ابی حمزه بطائنی که محل اختلاف است روایت می کند که این روایات در صفحات 63 و 84 و 108 و 119 و 246 و 248 و 249 آمده.
  4. در کتابش از حسن بن علی بن حمزه بطائنی نیز روایت می کند که در صفحات 49 و 100 آمده
  5. در کتابش از عمر بن سعد وقاص که از مشایخ نصر است روایت می کند در صفحات 71، 72، 90 و 93.
  6. در کتابش از بعضی امّهات المؤمنین که به حدیث او اعتماد نمی شود نقل روایت کرده مانند صفحه 31 باب هشتم، حدیث 16.

***

[1]) المستدرک، ج3، ص777.

[2]) المستدرک، ج3، ص523-522.