fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 103:

دو‌‌‌‌شنبه 1/11/1403 هـ.ش مطابق با 20/ رجب/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

و لکن جواب منصفانه این است که:

مَثَل بطائنی مَثَل مروان قندی است که هردو به فساد مذهب نسبت داده شده و لکن چنین نسبتی مانع قبول از روایت­شان نیست زیرا: هردو ثقه اند و کذبی از آنان شنیده نشده هرچند که مرحوم نجاشی و شیخ به وقف­شان تصریح دارند و می گویند که وقف او عمدی بوده و لکن واقفی بودن به اعتبار قولش ضرر وارد نمی کند زمانی که تجنّب از کذبش محرز باشد که محرز است و کسانی­که در کتب فقهیه تتبع دارند بخوبی می دانند که اصحاب امامیه روایات بطائنی را می گیرند و به آنها عمل می کنند در جایی که معارضی نداشته باشد و امّا بودن معارض چیز دیگری است و تضعیف آقایان برگشت به تضعیف ابن غضائری دارد که قبلاً نیز یادآوری شد که تضعیفات وی استحکام ندارد.

علی رغم این تضعیفات روایاتی وجود دارد که دلالت می کند بر بقاء ایشان بر مذهب امامیه و نشان می دهد که ایشان بر فرض قبول وقف از وقفش برگشته و مستبصر شده و این روایات در “غیبت” نعمانی و “کمال الدین” مرحوم صدوق و عیون اخبار الرضا(ع) بطور پراکنده آمده اند بلکه در رجال کشّی مطلبی وجود دارد که نشان می دهد بطائنی از وقف خود رجوع کرده و بخاطری که اطلاع حاصل کنید یک نمونه از این روایات که با روایات ابا عمرو کشّی معارض است می آوریم و آن روایت مرحوم صدوق است در کمال الدین به سند خودش از حسن بن علی بن ابی حمزه از پدرش از یحیی بن ابی القاسم از امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش و از جد گرامی اش که متنش چنین است:

«قال: قال رسول الله(ص) الائمة بعدی اثنی عشر اوّلهم علی بن ابی طالب و آخرهم القائم هم خلفائی و اوصیائی و اولیائی و حجج الله علی امّتی بعدی المقرّ بهم مؤمن و المنکر لهم کافر[1]».

و مثل روایت صدوق است در عیون اخبار الرضا از حسن بن علی خرّاز که متنش چنین است:

«قال: خرجنا الی مکّة و معنا علی بن ابی حمزه و معه مال و متاع و قلنا ما هذا؟ قال: هذا للعبد الصالح(ع) امرنی ان احمله الی علی ابنه(ع) و قد اوصی الیه[2]».

و مثل این روایت است روایت ابو زینب در غیبت نعمانی از علی بن ابی حمزه که متنش چنین است:

«قال: کنت مع ابی بصیر و معنا مولی لابی جعفر الباقر(ع) فقال: سمعت ابا جعفر(ع) یقول: منّا اثنی عشر محدّثاً و السابع من ولدی القائم فقام الیه ابو بصیر فقال: اشهد انّی سمعت ابا جعفر(ع) یقوله منذ اربعین سنة[3]».

بنابراین تمام این روایات دلالت دارند که نسبت مرحوم کشّی به بطائنی که نسبت وقف بوده حقیقت نداشته و مرحوم فاضل معاصر شیخ غلام رضا عرفانیان کتابی تألیف نموده بنام: “النّور الجلی فی وثاقت البطائنی” که در این کتاب تمام شبهات را در قبال بطائنی جواب گفته و رد نموده و ان شئت فراجع.

***

[1]) الغیبة للنعمانی، طبع بیروت، ص61.

[2]) عیون اخبار الرضا، ج1، ح4، ص19.

[3]) الغیبة للنعمانی، طبع بیروت، ص61.