درس 93:
شنبه 8/10/1403 هـ.ش مطابق با 26/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
و امّا نقل روایت محمّد بن ابی عمیر از “یونس بن ظبیان” همچنان ناقض قاعده نیست به جهت احتمال وجود ارسال در روایت به این معنی که واسطه بین ابن ابی عمیر و یونس بن ظبیان وجود داشته و در روایت ساقط شده و این مسئله به دلیل این است که یونس در زمان حیات امام صادق(ع) از دنیا رفته و وفات امام(ع) در سال 148 هـ.ق است و ابن ابی عمیر در سال 217 هـ.ق از دنیا رفته فلذا بعید است که ابن ابی عمیر از مثل یونس روایت کرده باشد به دلیل طول مدّت که بیشتر از هفتاد سال است مگر اینکه بگوییم ابن ابی عمیر از معمّرین بوده و میتوانسته از شاگردان امام نقل حدیث کند شاگردانی که در حیات امام وفات یافته که حدیث را اخذ کرده باشد از شاگردان امام و امّا چنین چیزی ثابت نشده.
و همچنان معارضه می کند توثیق ایشان توسط مرحوم کشی تضعیف یونس بن ظبیان را بنابر قول نجاشی چنانکه دانستیم که مرحوم کشّی از هشام به توثیق ایشان بلکه به امانت ایشان در حدیث آن هم با قسم جلّاله ضمن روایتی یاد نموده و نفس روایت این است: «قال: سألت ابا عبدالله(ع) عن یونس بن ظبیان فقال: رحمه الله و بنی له بیتاً فی الجنّة کان و الله مأموناً علی الحدیث[1]».
و بر فرض تسلیم، ابن ابی عمیر از غیر ثقه روایت نمیکند زمانی که تنها روایت کند یعنی: منفرد بیاورد و بهمین خاطر از یونس بن ظبیان روایت نمی کند بطور منفرد الّا یک حدیث را که صاحب معجم الرجال آن را متعرض شده، علی هذا نقل روایت از یونس بن ظبیان تأیید خبر است و به تعبیر دیگر ابن ابی عمیر از ضعیف روایت نمی کند زمانی که در طول ثقه باشد نه در عرض آن و در روایت معجم از برید روایت می کند و از یونس که هردو باهماند و نسخه تهذیب و نسخه وافی و نسخه وسایل “عن زید” دارد چنانکه در نسخه استبصار آمده و نقل اوّل بعید بنظر می رسد زیرا: روایت ابن ابی عمیر از برید بن معاویه که در حیات امام ششم(ع) از دنیا رفته و قبل از سال 148 بوده بعید می نماید فلذا دوّمی متعیّن است که یزید باشد.
احتمال می دهد که مراد از یزید ابا خالد قمّاط باشد و او ثقه است و از امام ششم(ع) روایت می کند و مروی عنه صفوان نیز قرار می گیرد بنابراین نقل ابن ابی عمیر از چنین شخصی صحیح است و همچنان احتمال می رود که مراد از او یزید بن خلیفه باشد که از اصحاب امام صادق است و صفوان نیز از ابن خلیفه روایت می کند چنانکه در استبصار آمده (ج3، ص372) علی هذا قاعده نقض نمی شود و ایراد معجم وارد نیست.
***
[1]) کلیات فی علم الرجال، ج1، ص239 به نقل از رجال کشّی.