درس 81:
شنبه 10/9/1403 هـ.ش مطابق با 28/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مرحوم محدّث نوری از مرحوم سیّد محقق شفتی این گونه نقل می کند که ایشان فرموده: «انّ المتعلّق التصحیح هو الروایة بالمعنی المصدری» و مرحوم رشید الدین ابن شهر آشوب در کتاب مناقبش عبارت مرحوم کشی را تبدیل نموده بدین صورت: «التصحیح بالتصدیق» که از این عبارت ایشان فهمیده می شود که اصحاب اجماع صادقون اند در آنچه حکایت می کنند و مرحوم شیخ عبدالله بن حسین شوشتری همچنان در کتاب مجمع الرجالش از استاد خودش نقل نموده و نقل ایشان را مرحوم ابوالقاسم خویی اختیار نموده و نقل ایشان چنین است: «المراد تصدیقهم لما اخبروا به[1]».
و امّا آنچه که مختار ما را که روایت، نقول و حکایت باشد نه مروی، منقول و محکی سه امر زیر تأیید می کند:
امر اوّل:
اینست که مرحوم کشّی در موضع اوّل به کلمه التصدیق اکتفاء کرده آنجا که فرموده: «اجمعت العصابة علی تصدیق هؤلاء الاوّلین من اصحاب ابی جعفر و ابی عبدالله علیهما السلام و انقادوا لهم بالفقه و قالوا افقه الستّة الاوّلین منهم» بنابراین مراد از تصحیح در این عبارت کشّی حکم به تصدیق است و حکم به تصویب نفس نقل و روایت اینان.
امر دوّم:
اینست که عدهای از اعلام و اجلّه همین مطلب را فهمیده اند که در عبارت خواندیم و فهم آنان برای ما نیز قوت قلب است.
امر سوّم:
اینست که بعد از دقت در عبارت همین معنی را که عرض کردیم متبادر می سازد، بنابراین زمانی که مرحوم کلینی می فرماید: «حدّثنا علی بن ابراهیم، قال: حدّثنا ابراهیم بن هاشم، قال: حدّثنا ابن ابی عمیر، قال: حدّثنا ابن اذینه، قال ابو عبدالله(ع)» که اگر فرض کنیم وثاقت دو نفر اوّل را از سند حدیث که فی الواقع نیز چنین است در اینجا گفته می شود و صحیح است که گفته شود از ابن عمیر چنین نقل شده تا اینکه ایشان متعلق تصحیح باشد آیا چنین عبارتی حکایت هر واحد است از دیگری یا نفس حدیث و نفس آن است؟ جواب اینست که بخش دوّم راه ندارد فبالتالی بخش اوّل متعیّن می شود که همان مراد است.
تا اینجا عنوان اوّل از عناوین ده گانه توثیقات عامّه که اصحاب اجماع بود به پایان رسید و اکنون نوبت عنوان ثانی است که مشایخ ثقات باشد که در صدد شروعش هستیم.
***
[1]) الطهارة، ج1، ص187_186.