درس 70:
یک شنبه 13/8/1403 هـ.ش مطابق با 1/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
وجه اوّل:
اینست که باب علم و علمی در توثیقات رجالیه منسد نیست بخاطر وصول توثیقات کثیره از متقدّمین و متأخرین علاوه وجود قرائن و شواهد در وثاقت راوی که موجب می شود علم به احوال رجال را و این مسئله بدون اشکال حجّت است.
وجه دوّم:
اینست که باب علم و علمی در خصوص احکام شرعی منسد است و این انسداد موجب می شود حجیّت مطلق ظنّ را که ظنّ رجالی از همین ظنون است و لکن انفتاح باب علم به ویژه باب علمی در احکام ظنّ را از حجیّت ساقط می کند، بنابراین توثیق رجالی نیاز پیدا می کند به روایت صحیحه و سند کامل امّا به خبر ضعیف به دلیل انسداد عمل نمی شود.
وجوه باقیه توثیقات خاصّه
وجه اوّل از وجوه ستّه را شناختیم و امّا پنج وجه دیگر باقی مانده که به ترتیب یادآور می شویم:
وجه دوّم نص احد اعلام متقدمین است
زمانی که احد اعلام متقدمین تصریح کند به وثاقت شخص معیّن یا اشخاص معیّنه مانند: مرحوم برقی، کشّی، صدوق، ابن قولوی، مفید، نجاشی، شیخ و امثال این بزرگواران از بقیه متقدّمین که هرگاه توثیقی از این بزرگواران صادر شود وثاقت راوی و حال او را تثبیت می کند و امّا اینکه تصریح یک شخص یا بیشتر کفایت می کند یا خیر موکول باشد به آینده.
وجه سوّم نص احد علام متأخرین است
زمانی که احد اعلام متأخرین مبنی بر وثاقت شخص یا اشخاص معیّن توثیقی ارائه می کند و این توثیق یکی از طرق تثبیت توثیقات رجالیه است که بر دو قسم می باشد:
قسم اوّل:
اینست که توثیق مستند به حس باشد مثل تصریحات شیخ منتجب الدین و ابن شهر آشوب و غیر این دو نفر که این بزرگواران به دلیل معاصر بودن شان با روّات احادیث و وجود کتاب رجالیّه که بین پیشینیان بودند و آنها اعتماد به سماع داشتند مستندات حسی گفته می شود و در مرحله دوّم اعتماد تصریحات ابن داوود است در رجالش و تصریحات علامه است در خلاصه اش که تصریحات این دو نفر مبنی بر وثاقت شخص یا اشخاص معیّنه به سبب استفاضه و اشتهار و یابیدن در کتب معروفه است.
قسم دوّم:
اینست که تصریحات مستند به حدس باشد مانند: توثیقات میرزا استرآبادی یا توثیقات سیّد تفریشی، اردبیلی، قهبائی، بلخی، بهائی و امثال اینان.
ثمّ:
به درستی قول رجالی از باب شهادت حجّت است بنابراین قسم دوّم اعتباری ندارد بخاطری که استنادشان به حدس و اجتهاد است و اگر قائل شویم که چنین قولی نیز حجّت است از باب رجوع به اهل خبره علی هذا قسم دوّم نیز معتبر می شود.
***