درس 69:
شنبه 12/8/1403 هـ.ش مطابق با 29/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
و امّا وجه اوّل:
نص احد معصومین است یا تصریح آنان به وثاقت یک راوی یا دو راوی معیّن در کلام خودشان می باشد. مثلاً: امام صادق(ه) تصریح کرده به وثاقت چهار نفر که مطالعه می فرمایید:
«اوتاد الارض و اعلام الدّین اربعة: محمّد بن مسلم و برید بن معاویة و لیث بن البختری المرادی و زرارة بن اعین[1]».
و همچنان تصریح امام هشتم(ع) در حق ذکریا بن آدم قمی مطابق آنچه کشی نقل کرده به سند صحیح از علی بن مسیّب حیث قال: «قلت للرضا علیه السلام شقّتی بعیدة و لست اصل الیک فی کل وقت فعمّن آخذ معالم دینی قال: من ذکریا بن آدم القمی المأمون علی الدّین و الدّنیا[2]».
ثمّ:
نصّ معصوم(ع) در عین حالی که اوضح الطرق است امّا چنین توثیقی از دو امر لابدّ منه است:
امر اوّل:
اینست که خود راوی وثاقتش را نقل نکرده باشد چه اینکه نقل شخص راوی وثاقتش را به روایت نفسش مستلزم دور است و همچنان موجب سوء ظنّ می شود چنانکه به همین مطلب مرحوم امام تصریح فرموده و آن اینکه: «اذا کان ناقل الوثاقة هو نفس الرّاوی فانّ ذالک یثیر سوء الظنّ به[3]».
امر دوّم:
اینست که روایت نقل وثاقت صحیحه باشد و چنانچه ضعیف باشد وثاقت ثابت نمی شود هرچند که استدلال شده به اینکه وثاقت راوی به خبر ضعیف نیز حاصل می شود به دلیل اینکه باب علم در رجال مسدود است و این انسداد تجویز می کند که به ظنّ عمل کنیم لا محالة امّا چنین استدلالی غیر تام است به دو وجهی که ذیلاً می آوریم:
***
[1]) شرح اصول فقه، ج2، ص266 به نقل از کافی ج1، ص12.
[2]) کلیات فی علم الرجال، ص151 به نقل از رجال کشّی، ص296.
[3]) کلیات فی علم الرجال، ص152.