fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 65:

دوشنبه 30/7/1403 هـ.ش مطابق با 17/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

امر اوّل: مؤلّف کیست؟

آیا مؤلف رجال غضائری یا ترجمه او حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری از رجال شیعه است که شیخ نجاشی می باشد و در سال 1411هـ.ق وفات یافته یا اینکه پسر اوست که بعداً روشن می سازیم.

مرحوم نجاشی در حق غضائری می گوید: وی چهارده کتاب داشته امّا کتاب رجالش را معیّن نکرده و همچنان در جای دیگر می گوید: «اجازنا جمیعها و جمیع روایاته عن شیوخه و مات(ره) فی منتصف شهر الصفر سنه احدی عشر و اربع مأئة[1]».

و مرحوم شیخ مثل مرحوم نجاشی راجع به غضائری چنین فرموده: «عارف بالرّجال و له تصانیف ذکرناها فی الفهرس سمعنا منه و اجاز لنا بجمیع روایاته…[2]»

از این گفته ها به دست می آید که غضائری از مشایخ شیخ بوده کما اینکه از مشایخ نجاشی نیز بوده و لکن نسخ فهرست شیخ که در کتابخانه ها موجود است از کتاب غضائری خالی می باشد و شاید اشکال از طبع باشد و امّا ناگفته نماند که این تعابیر دلالت دارد به وثاقت غضائری و همین که شیخ نجاشی و شیخ طوسی است و تصریح هردو بزرگوار در وثاقت او کفایت می کند.

امر دوّم: ابن مؤلف کیست؟

ابن غضائری احمد بن حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری است و اما تاریخ تولد و وفاتش به دست ما نرسیده و لکن روشن است که با اختلاف چند سال اندک معاصر پدرش بوده.

علی ایّ حال مرحوم شیخ در حق ابن غضائری چنین فرموده: «له اربعة کتب باسامی “الاصول” و “المصنّفات” و “الثقات” و “الضعاف” و لکن ما بایدینا الاخیرة فقط وهو الضّعاف الذی محل اختلاف عمیق».

و مرحوم نجاشی در این رابطه چنین فرموده: «انا و احمد بن الحسین حضرا فی درس ابیه» و لکن مرحوم نجاشی از کتاب رجال ایشان نامی نبرده و مرحوم شیخ طوسی نیز بطور مستقل از کتاب رجال ایشان ذکری به عمل نیاورده و آنچه که در حق احمد بنحو اشاره گفته است در ترجمه احمد بن خالد برقی این است که وی کتابی در تاریخ داشته و بخاطر اینکه کتاب تاریخ در رجال نیز اطلاق می شده و شاید منظور شیخ از کتاب تاریخ احمد کتاب رجال او باشد که معروف است به ضعفاء.

***

[1]) کلیات فی علم الرجال، ص79 به نقل از رجال نجاشی، رقم 166.

[2]) کلیات فی علم الرجال، ص80 به نقل از رجال شیخ، رقم 52.