درس 240:
شنبه 31/3/1404 هـ.ش مطابق با 25/ ذیالحجه/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
وجه دوّم: توحید خلقت است و عموم آن
بدون تردید الله متعال خالق کل اشیاء بوده در خالقیّت شریک ندارد و افعال عباد به دلیل عموم خالقیت حق متعال مخلوق او می باشد فلذا مستلزم جبر است.
و فیه:
جواب از این وجه عین جواب از وجه اوّل است و آن اینکه خالقیت عباد در قبال افعالش در طول خالقیت الله متعال است نه در عرض آن و افعال عباد از اراده و مشیّت الله متعال ناشی می شود، بنابراین خلق عبد قدرت و ارادهی او تفویض خدای متعال است که به عبد افاضه شده به قسمی که عبد در تمام حرکاتش فاعل بالتسبیب است مانند فتح ملک به سبب لشکرش که در اینجا افعال لشکر و اختیار آنها با فعل پادشاه و اختیارش منافات ندارد و لشکر به اختیار خودش فتح کرده نه اینکه در فتح مجبور باشند و مسلوب الاختیار.
وجه سوّم: دلیل علم الله متعال است
الله متعال عالم است به افعال عباد چه خیر باشد و چه شر، چه طاعت باشد و چه عصیان، چه کفر باشد و چه ایمان و افعال عباد با تمام خصوصیاتش از ازل معلوم حق متعال است و وقوع افعال مطابق علم باری تعالی است و الّا علم باری تعالی جهل به حساب می آید چنانکه در فارسی سروده شده:
می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود
و فیه:
صدور افعال از عباد با علم ازلی خداوند منافات نداشته مستلزم جبر نیست فلذا اگر معلّم بداند که فلان متعلّم نظر به قرائن و شواهدی که نزد اوست ناجح نمی شود و طبیب بداند که فلان مریض نظر به بعضی علائم صحت پیدا نمی کند فلذا ناکامی متعلّم و موت مریض نزد عقل مستند نمی شود به علم معلّم و علم طبیب درحالیکه احدی چنین استنادی نمی کند و در فارسی هم جوابش چنین داده شده:
علم ازلی علت عصیان گشتن نزد عقلا ز غایت جهل بود
***