fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 221:

دو‌شنبه 29/2/1404 هـ.ش مطابق با 21/ ذی‌القعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

جهت ثانیه: علوّ و استعلاء است

دستور یا طلب گاهی از سافل بسوی عالی است که نامش را دعاء یا استدعاء می گذاریم و گاهی از مساوی به مساوی صورت می گیرد که نامش را التماس یا تقاضا می گذاریم و مرتبه سوّم از عالی بسوی سافل صورت می گیرد که نامش را امر یا دستور می گذاریم و در فارسی به فرمان یا حکم تعبیر می کنیم، تا اینجا آنچه گفتیم در رابطه با سافل، مساوی و عالی در حوزه حقیقت و واقع است و لکن چه بسا ادّعا می شود از سافل یا غیر عالی علوّ مرتبه که چنین چیزی را استعلاء می نامیم و اکنون می پرسیم که آیا در صدق ماده امر علوّ یا استعلاء شرط است یا نه؟

در جواب باید گفت که استعلاء علوّ به حساب نمی آید بنابراین استعلاء برگشت بر علوّ کرده از دایره بحث خارج می گردد فلذا اگر جواب می گوییم از علوّ باید جواب بگوییم که آیا در صدق امر علوّ شرط است یا خیر؟

جواب اینست که: آنچه در عرف متبادر است اعتبار علوّ است در ماده امر چنانکه مرحوم آخوند فرموده بود که در معنای امر علوّ نهفته است، علی هذا امر از مساوی به مساوبی معنا ندارد یا از سافل و مستعلی امر گفته نمی شود و امّا چنین اعتباری در عرف منشاء عقلایی داشته به اختلاف زمان و مکان مختلف می شود.

ملاک و میزان در علوّ نفوذ کلمه است یا سلطه و قدرت بر مأمور بنابراین سلطان محبوس انشاء امر نمی تواند و چنانچه دستور دهد طلب و التماس است بلکه کسی که آمر گفته می شود رئیس محبس است و این کلام، کلام صاحب مناهج الوصول در جلد اوّل صفحه 239 می باشد.

پوشیده نماند که ماده امر برای مطلق طلب وضع شده یا برای جامع هیئات به تعبیر صاحب مناهج لکن هیئتی که از عالی صادر شده نه بمعنای دخول معانی دیگر است در موضوع له و به این معنی هیئت قابل انشقاق می باشد.

***