درس 220:
یک شنبه 28/2/1404 هـ.ش مطابق با 20/ ذیالقعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
نکاتی در خاتمه
نکته اولی اینست که:
شاید کلمه “فی الجملة” در کلام مرحوم آخوند در قبال طلب باشد بخاطر اینکه طلب از معانی شیئ است زیرا: شیئ اطلاق می شود بر جوهر و عرض درحالیکه خود طلب قطعاً جوهر نیست بنابراین از اعراض بحساب می آید.
نکته ثانیه اینست که:
جمع بسته شدن امر بر اوامر و امور دلالت می کند بر اینکه امر دو معنی دارد، یکی: طلب و دیگری: شیئ و لکن سایر معانی امر مانند: شأن و حادثه و فعل تعجّب و نظایرش از باب مصادیق است نه از باب موضوع له.
نکته ثالثه اینست که:
زمانی که در قرآن و حدیث معانی امر دانسته شد فهو المراد و همان ظهور متابعت می شود و چنانچه معنایی ظهور نداشته باشد در آنجا متوقّف می شویم و لکن آنچه در قرآن موجود است، جایی نمی باشد که در آنجا ظهور نباشد و اکنون شش مثال در ضمن شش آیه ذکر می کنیم که اولین آیهاش طلب خاص است بقیه در فعل تعجّب ظهور دارد و با اندک تفکّر و تأمل معنای ظاهرش بدست می آید و آیات بترتیب ذیل اند:
آیه اولی: آیه 97 سوره مبارکه هود است که می فرماید: فاتّبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشید.
آیه ثانیه: آیه 40 سوره مبارکه هود است که می فرماید: حتی اذا جاء امرنا وفارت التنور.
آیه ثالثه: آیه 58 سوره مبارکه هود است که می فرماید: و لمّا جاء امرنا نجّینا هوداً و الّذین آمنوا معه.
آیه رابعه: آیه 66 سوره مبارکه هود است که می فرماید: فلمّا جاء امرنا نجّینا صالحاً و الّذین آمنوا معه.
آیه خامسه: آیه 82 سوره مبارکه هود است که می فرماید: فلمّا جاء امرنا جعلنا عالیها سافلها.
آیه سادسه: آیه 94 سوره مبارکه هود است که می فرماید: و لمّا جاء امرنا نجّینا شعیباً و الّذین آمنوا معه برحمت منّا.
نکته رابعه اینست که:
امر در آنجا که معنایش معلوم باشد و بدست بیاید که مراد آمر طلب است تکلیف روشن است و زمانی که مراد آمر نامعلوم باشد تکلیف ثابت نمی شود زیرا: شی مثبت تکلیف نیست و این نکته چهارم بین نکته ها نکته ی مهم تر است زیرا: این نکته در ثبوت تکلیف و نفی آن دخالت دارد.
***