درس 216:
دوشنبه 22/2/1404 هـ.ش مطابق با 14/ ذیالقعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
آنچه که از فرمایش این شاگرد که مقرّر بحث مرحوم امام است بر می آید که:
فرق بین ذات و مصدر واضح است و همچنان فرق بین ذات و هیئت روشن است و همین گونه فرق بین مصدر و هیئت همچنان واضح است و امّا طبیعت حدث که مدلول ماده است برایش معنای محصّلی وجود ندارد فلذا تعبیر درست امکان پذیر نیست ناچاریم که معنای محصّلی برایش جستجو کنیم.
اگر مبدء در قالب هیئت تلبّس یافت به هیئت مصدر یا اسم مصدر به گونه ای که قابل حمل باشد بر ذات فهو المراد که معنی محصل بدست می آید و چنانچه همچو تلبّسی صورت نگرفت معنای محصّل بوجود نمی آید و اگر مبدء تلبّس یافت به هیئت فاعل یا هیئت مفعول بگونه ای که قبول حمل را داشته باشد در ذات فهو المراد زیرا: معنای محصّل پیدا می کند و الّا فلا.
بنابراین دال بر ذات در مثال: زید ضارب لفظ زید است که قابل تحلیل نیست چون بسیط است و لفظ ضارب است که قابل حمل بر ذات است بنحو حمل شایع نه اینکه تقیید مفهومی صورت بگیرد که در این صورت معنایش بسیط بوده قابل انحلال نیست از حیث اینکه مدلول گفته می شود از یکسو و دال گفته می شود در نفس عنوان که مبدء باشد از سوی دیگر.
در نتیجه فرق بین مبدء و مشتق چهار امر زیر است:
- مبدء قابل حمل نیست ولی مشتق قابل حمل است.
- مبدء بسیط است ولی مشتق مرکّب است.
- مبدء قابل تحلیل نیست ولی مشتق قابل تحلیل است.
مبدء تا در قالب هیئت نیامده معنی محصّل ندارد ولی مشتق معنی محصّل دارد.
***