درس 185:
شنبه 4/12/1403 هـ.ش مطابق با 23/ شعبان/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع)
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
امر سوّم: مشتق مصطلح و مبحوث عنه است
مشتق اختصاص ندارد به اصول تنها بلکه در نحو نیز مطرح است و در ریاضی و دیگر جاها نیز بحث مشتق مطرح است و لکن غرض از مشتق در هر علمی از علم دیگر فرق می شود و در هر علمی برای مشتق تعریفی وجود دارد که آن تعریف در علم دیگر نیست فلذا مشتق مصطلح و مبحوث عنه در هر علمی غیر از مشتق مصطلح و مبحوث عنه در علم دیگر است.
بنابراین مشتق مصطلح و مبحوث عنه در علم اصول عبارت از چیزی است که جاری بر ذات شود یعنی مفهوم آن بر ذات حمل گردد و از طرف دیگر نیز از ذات منتزع باشد و انتزاعش به اعتبار تلبّس ذات بالمبداء باشد بنحوی که مشتق و مبداء اتحاد داشته باشند به نحوی از انحاء اتحاد و چنین مشتقی با چنین اتحادی تارتاً از مشتق نحوی اعم می شود به جهت شمول این مشتق جوامد را مثل ابّ، حمّ، رق و حرّ و اخری از مشتق نحوی اخص می شود به دلیل خروج افعال و مصادر از مشتق اصولی چه اینکه این مشتقات جاری بر ذات نمی شوند به اعتبار تلبّسش به مبداء بلکه از ذات صادر می شود و ثالثتاً بر مشتقات اصولی اسماء فاعلین و مفعولین انطباق پیدا می کنند.
بنابراین بین مشتق اصولی و نحوی از نسب اربعه اعم و اخص من وجه است که در یک ماده مجتمع می شوند نظیر: اسم فاعل و مفعول و در مادهی دیگر از هم جدا می شوند که اگر جانب اصولی را در نظر بگیریم مثالش جوامد است و اگر جانب نحوی را در نظر بگیریم مثالش فعل و مصدر است.
***