درس 174:
دوشنبه 15/11/1403 هـ.ش مطابق با 4/ شعبان/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
روایات تساوی
از این روایات یکی روایت فضیل بن یسار است از امام باقر(ع) که مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده و متنش چنین است:
«ما من القرآن آیة الّا و لها ظهر و بطن فقال: ظهره تنزیله و بطنه تأویله[1]».
و روایت دیگر روایت عیّاشی است از فضیل بن یسار از امام صادق(ع) به همین مضمون که در صدر حدیث فوق خواندیم و جملاتی که عرض می کنیم در ذیلش علاوه شده و آن جملات اینست:
«منه ما مضی و منه ما لم یجیئ بعد یجری کما تجری الشمس و القمر و کل منه شیئ واقع[2]».
و روایت سوّم در غیبت نعمانی ذکر شده که از امام باقر(ع) نقل گردیده و نصّش چنین است:
«انّ ظهر القرآن الذین نزل فیهم و بطنه الذین عملوا بمثل اعمالهم یجری کما یجری اللیل و النهار و کما تجری الشمس و القمر فاذا جاء تأویل شیئ منه قد وقع و منه ما قد جاء و منه ما لم یجیئ[3]».
روایت چهارم روایت فرات بن ابراهیم است که نصش چنین می باشد:
«انّ الآیة اذا نزلت فی قوم ثمّ مات اولئک لو ماتت الآیة ما بقی من القرآن شیئ و لکنّ القرآن یجری اوّله علی آخره مادامت السماوات و الارض[4]».
و آنچه را روایات بیان می کند چیزی است که در تفسیر آیت شریفه زیر گفته شده:
«و ان نکثوا ایمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقتلوا ائمة الکفر انّهم لا ایمان لهم لانّهم ینتهون[5]».
و از علی(ع) در روز جنگ جمل شنیده شده که حضرتش بعد از تلاوت این آیه چنین فرموده:
«انّ ما قوتل اهلها منذ نزلت حتی الیوم».
و در روایت دیگر آمده است که حضرت علی(ع) فرموده:
«عذرنی الله من طلحة و زبیر بایعانی طائعین غیر مکرهین ثمّ نکثا بیعتی من غیر حدث احدثته ثمّ تلا هذه الآیة[6]».
بنابراین در روشنایی این روایات بدست می آید که بطون و تأویلات معانی ثانویه اند مغایر معنی اوّل بلکه همگی در یک صنف قرار دارد و لکن بعضی جلی و بعضی دیگر خفی طوری که بعضش در وسط نزول موجود است و بعض دیگر بعداً محقق می شود به جهت اینکه قرآن حجتی است در جمیع اجیال و اقران که منطبق است بر نسق واحد بر همه ی گذشته و آینده و این بود تمام سخن در تأیید جواب از آخوند و کمک به مجوزین این گونه استعمال.
***
[1]) البحار، ج80، باب انّ للقرآن ظهراً و بطناً، ح24.
[2]) کنز الدقائق، ج1، ص6.
[3]) الغیبة، ج1، ص6.
[4]) کنز الدقائق، ج1، ص6.
[5]) توبه/12.
[6]) تفسیر البرهان، ج1، ص107.