درس 144:
دوشنبه 26/9/1403 هـ.ش مطابق با 14 جمادی الثانی 1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
دلیل پنجم اعمّیها به قلم مرحوم آخوند این گونه تصویر شده:
«منها: قوله(ع) دعی الصلاة ایّام اقرائک[1] ضرورة انّه لو لم یکن المراد منها الفاسدة لزم عدم صحّة النهی عنها لعدم القدرة الحائض علی الصحیحة منها[2]».
و اشکال نموده بر این دلیل علاوه اینکه استعمال اعم است از حقیقت و مجاز به اینکه نهی اگر مولوی باشد استدلال تمام است زیرا: مقدور حائض بر صلاة اعمّ است که اسم تنهاست نه صلاة صحیح و چنانچه نهی ارشادی باشد نه مولوی استدلال اعمّیها تمام نیست زیرا: نهی ارشادی؛ ارشاد عقل است به اینکه صاحب عادت از اتیان نماز صحیح واقعی قادر نیست و نهی در اینجا ارشادی است و اگر ارشادی نباشد لازم میآید که صلاة بذاتها حرام باشد درحالیکه چنین نیست و این حرمت عارضی می باشد.
و دلیل ششم اعمّی ها را مرحوم آخوند این گونه تصویر می کند:
«و منها: انّه لا شبهة فی صحّة تعلّق النذر و شبهه بترک الصلاة فی مکان تکره فیه و حصول الحنث بفعلها ولو کانت فی الصلاة المنذور ترکها خصوص الصحیحة لا یکاد یحصل به الحنث اصلاً لفساد الصلاة المأتی بها لحرمتها کما لا یخفی بل یلزم المحال فانّ النذر حسب الفرض قد تعلّق بالصحیح منها و لا تکاد تکون معه صحیحة و ما یلزم من فرض وجوده عدمه محال[3]».
این دلیل در حقیقت تشکیل شده از دو بخش به ترتیب ذیل:
بخش اوّل: عدم امکان حنث است زیرا: حنث تحقق می گیرد به صلاة صحیحه و آن غیر مقدور است زیرا نهی شارع به او تعلّق گرفته و نماز منهیه شده فلذا مقدور نیست.
بخش دوّم: این است که محال لازم می آید زیرا: منذور حسب فرض تعلّق به صحیحه دارد و نذر در این صورت صلاة صحیحه است زیرا: صحیح واقع نمی شود در اینجاست که از فرض تعلق نذر به صلاة صحیحه عدم صحّت بوجود می آید و این وجه محالیّت است
به عبارت دیگر: صلاة مقتضی انعقاد نذر است و انعقاد نذر مقتضی ترک آن بنابراین چیزی که وجودش مقتضی عدمش باشد محال است مانند شریک باری که از وجود او عدمش لازم می آید.
***
[1]) کافی، ج3، ص88.
[2]) کفایة الاصول، ج1، ص48.
[3]) همان.