fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 120:

سه‌ شنبه 22/8/1403 هـ.ش مطابق با 10/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

بیان محاضرات در اطّراد

صاحب محاضرات اطّراد را قبول دارد مطابق بیانی که مقرّر بحثش ارائه نموده و آن اینکه اطراد طریق واحد است یا تنها راه برای استکشاف معنای موضوع له و علم به لغت و لکن در حقیقت مثل تبادر نیست عند النفس و مثل صحّت حمل هم نیست عند النفس بلکه اطّراد شبیه تبادر الغیر است و شبیه صحّة الحمل عند الغیر، بنابراین مسئله نزد ایشان مانند متعلم و عالم یا جاهل و عالم است و قول ایشان شبیه قول صاحب قوانین و شبیه قول صاحب فصول است که این دو بزرگوار در تبادرِ غیر ترکیز دارند نه در عدم تبادر و همچنان علاوه می کنند که تعلیم اطفال به کمک استعمالات کثیره و تکرار محقق می شود و همین اطّراد است که کشف می کند از موضوع له مثل اینکه لفظ آب را در مایع بارد بالطبع به کار برند در ده یا صد مورد مثلی که عالم به لغت این کار را انجام دهد و به سبب این کار برای غیر عالم به لغت ثابت شود که این لفظ در این معنی حقیقت است به دلیل اطرادش در این معنی از حاق لفظ نه از قرینه خارجی.

مرحوم فاضل لنکرانی از بیان محاضرات جواب می دهد که حصول استناد معنا به حاق لفظ شرط تبادر است نه چیز دیگر و حصول اطّراد مثل حصول تبادر محصول قطع است در باب قطع که قطع بنفسه و لنفسه و فی نفسه حجّت است ولو که از حرکت پشه یا طیران کلاغ حاصل شود، بنابراین با این استعمالات احراز می شود شرط تبادر در حقیقت و امّا تعلیم اطفال در قالب تکرار الفاظ در معانی شان اثر می گذارد در حفظ الفاظ و معانی آنها امّا در وضع الفاظ و معانی آن و معنی موضوع له اثر نمی گذارد بلکه از ذکر یک بار لفظ در معنایش وضع بدست می آید و فهمیده می شود پس ما به شروط یا طرق تبادر که یکی از آنها اطّراد است کار نداریم مثلی که به طرق قطع کار نداریم و آنچه مهم است خود قطع و تبادر است.

انصاف:

اینست که فرمایش مرحوم فاضل در جواب مرحوم خویی که مطابق است با فرمایش آخوند در کفایه حق به نظر می رسد و آنچه که مرحوم امام فرموده نیز در بحث اطّراد مؤیّد قول مرحوم فاضل است و عبارت امام در اطّراد اینست:

«و بالجملة لا نری غیر التبادر علامة للوضع و غیرها یرجع الیه او مسبوق به کما یظهر بالتأمل[1]».

***

[1]) مناهج الوصول، ج1، ص130.