درس 107:
شنبه 5/8/1403 هـ.ش مطابق با 22/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
نظرات اجلّه و اعزّه
بعضی اجلّا قائل است به اینکه اراده ی لافظ در معانی الفاظ دخیل است مانند: مرحوم شیخ الرئیس و مرحوم محقق طوسی و این دو بزرگوار می فرمایند که: دلالت تابع اراده است و در این مورد بعداً بحث می کنیم و امّا مرحوم مصنّف که آخوند باشد قائل است به عدم دخالت اراده در دلالت و معانی بذاتها یعنی بما هی هی موضوع له الفاظ است نه به شرط اراده و نه به شطر آن.
در اینجا از باب توضیح عرض می کنیم که اراده همچنان بر چهار نوع است یکی اراده در مفهوم دیگری اراده در ذهن، سوّمی اراده در خارج و چهارمی اراده در انشاء یا به عبارت دیگر: اراده مفهومی، اراده ذهنی، اراده خارجی و اراده انشائی بنابراین کسی که قائل است به نقش اراده در موضوع له مقصودشان کدام یک از این اراده هاست؟ و آنچه که از عبارت این دو بزرگوار به دست می آید اینست که اراده خارجیه مقصود و مراد اجلّا باشند نه سایر اقسام اراده.
ادلّه مصنّف در عدم دخالت اراده
مرحوم صاحب کفایه برای مدعایش که عدم دخالت اراده باشد در دلالت الفاظ بر معانی شان سه دلیل زیر است که به ترتیب یادآور می شویم:
دلیل اوّل:
تبادر است به اینکه هیکل خارجی از لفظ اعلام شخصیه مثل زید و بکر از باب مثال در ذهن متبادر است و حیوان ناطق از لفظ انسان تبادر میکند و به محض تکلّم فهمیده می شود که حیوان ناطق تمام موضوع له است نه جز و نه خارج آن. ناگفته نماند که این جواب یا دلیل در کفایه نیست لکن از سائر نوشته های مرحوم آخوند به دست می آید.
دلیل دوّم:
اتحاد زید و قائم است در قضیه حملیه به ملاک هو هویت و چنانچه اراده در اطراف قضیه حملیه دخیل باشد هو هویت منهدم می شود یا اینگونه بگو که: قید اراده از زید و قیام در وقت استعمال تجرید شده و این نیز معقول نیست که اراده متعلق به زید غیر اراده متعلق به قائم باشد تا اینکه زید و قائم در خارج مانند عمرو و بکر دو شی باشد درحالیکه چنین نیست.
دلیل سوّم:
اینست که اگر اراده در معانی الفاظ دخیل باشد لازم می آید که معانی تمام موضوع له الفاظ بطور عام نباشد به دلیل اینکه کلی با جزئی؛ جزئی می شود هرچند که در اوّل مرحله کلّی باشد و در این هنگام بین حیوان ناطق و اعلام شخصیه و اسماء اجناس فرقی وجود ندارد چه اینکه همه اینها به قید اراده جزئی و خاص می شود زیرا: اراده به دلیل خارجیت و حقیقت آن همراه با تشخّص است و تشخّص جزئی و خاص است.
***