fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 97:

شنبه 21/7/1403 هـ.ش مطابق با 8/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می­گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

 

استناد صحت استعمال

مرحوم آخوند در کفایه چنین فرموده:

«الثّالث: صحت استعمال اللفظ فی ما یناسب ما وضع له هل هی بالوضع او بالطبع؟ وجهان بل قولان: اظهرهما انّها بالطبع بشهادة الوجدان بحسن الاستعمال فیه ولو مع منع الواضع عنه و باستهجان الاستعمال فی ما لا یناسبه ولو مع ترخیصه و لا معنی لصحّته الّا حسنه و الظاهر انّ صحّت استعمال اللفظ فی نوعه او مثله من قبیله کما یأتی الاشاره فی تفصیله[1]».

بحث در امر ثالث تا امر رابع در استناد صحت استعمال لفظ در معنای مجازی است که آیا بالوضع است یا بالطبع؟ از کلام آخوند که خواندیم فهمیده می شود که این استعمال یا ارتباط دارد به وضع واضع یا ارتباط دارد به ذوق عرف و طبع عقلا و ارتباط این گونه استعمال به وضع واضع از دو حالت خارج نیست یا به ترخیص و اجازه ی واضع است که استعمال را در معنای مناسب که ما وضع له باشد اجازه کرده و ترخیص نموده یا اینکه ارتباط این گونه استعمال به وضع واضع و اجازه او ارتباطی ندارد بلکه ارتباط دارد به ذوق عرف و طبع عقلاء.

چنانچه این ارتباط به نحو اوّل باشد که ترخیص واضع بود چنین استعمالی به شرط اجازه واضع صحیح است در صورتی که علاقات وجود داشته باشند مثل علاقه مشابهت یا سببیت و یا جزئیت و یا مشارفت و یا امثال و نظایرش که تا 24 علاقه در معانی و بیان ذکر شده.

و اگر چنین ارتباطی به نحو اوّل نباشد بلکه به نحو ثانی باشد که ذوق عرف و طبع عقلا بود چنین صحت استعمالی بر اجازه واضع و ترخیص او متوقف نیست بلکه عرف و عقل زمانی که چنین استعمالی را صحیح بدانند صحیح است و در غیر این صورت استعمال صحیح نیست و مرحوم آخوند طریق دوّم را پیموده که ذوق عرف و طبع عقلا باشد و این دو را ملاک صحت دانسته چه واضع اجازه داده باشد یا نداده باشد فرقی نمی کند و در این صورت استعمال حاتم از باب مثال در مرد سخی چون با ذوق عرف و طبع عقلا موافق است مجازاً صحیح است و همچنان استعمال اسد در مرد شجاع تابع اذواق و طبایع است هرچند که واضع اجازه نداده باشد و معنی نیز نامناسب باشد که در این دو مثال ذکر کردیم.

***

[1]) کفایة الاصول، ج1، ص19.