(شروع کتاب نکاح از متن لمعه شهید اوّل)
درس 63:
چهارشنبه 16/7/1404 هـ.ش مطابق با 15/ ربیع الثانی/1447 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
تعدّی در عقد وکالتی
کلمه انکحت یا زوّجت در عقد وکالتی هرکدام شان یا تعدّی به نفس می کنند و یا تعدّی به سبب حروف جارّه فلذا دو صورت ایجاد می شود که به ترتیب یادآور می شویم:
صورت اولی:
صورت تعدّی به نفس است بخاطر همزه باب افعال و یا تضعیف عین که در این هنگام موجب می گوید:
«انکحت موکّلتی فاطمة موکّلَک علی علی مهر کذا» از باب مثال یا اینکه زوّجت میگوید بدل از انکحت در مثل این جمله متعدّیه و در این صورت که تعدّی به نفس فعل باشد از کتاب خدا شاهد داریم که میفرماید: «ارید ان انکحک احدی بنتیّ هاتین[1]».
صورت ثانیه:
صورت تعدّی به حروف جارّه است که در سه جا بلکه چهار جا مشاهده می شود به ترتیبی که ذکر می کنیم:
الف: تعدّی به حرف “با” می کند که در اینجا موجب می گوید:
«أنکحت موکلتی فاطمة بموکلک علی علی مهر کذا» از باب مثال یا اینکه زوّجت میگوید بدل از أنکحت تا آخر جمله و شاهد تعدّی به حرف با از کتاب خدا این آیه است: «و زوّجناهم بحور عین[2]».
ب: تعدّی به حرف “من” می باشد که در اینجا موجب می گوید:
«أنکحت موکلتی فاطمة من موکلک علی علی مهر کذا»
از باب مثال یا اینکه می گوید زوّجت بدل از أنکحت هرچند که بعضی ادبا در تعدّی به با و من اشکال نموده است و می گوید که با و من هردو زایدتان است که اثرش تأکید است و مستشکل مرحوم ملا علی قزوینی است در کتاب صیغ العقود[3]. و امّا چنین اشکالی خلاف مشهور ادبا بوده قابل اعتناء نمی باشد.
شاهد تعدّی به حرف من در سنت داریم که این روایت است: «انّ الله امرک ان تزوّج النّور من النّور[4]».
***
[1]) قصص/27.
[2]) دخان/54 و طور/20.
[3]) صیغ العقود، ص50، 57 و 60.
[4]) الاحتجاج، ج1، ص249. بحار، ج43، ص90. دلائل الامامیة، ص86. کنز العمّال، ج13، ص676.