fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)

درس 172:

چهارشنبه 17/11/1403 هـ.ش مطابق با 6/ شعبان/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مرحوم شهید در مسئله تاسعه چنین فرموده:

«التاسعة: المجوس یتوارثون بالنسب الصحیح و الفاسد و السبب الصحیح لا الفاسد فلو نکح امّه فاولدها ورثته بالأمومة و ورثه ولدها بالنسب الفاسد و لا ترثه الأم بالزّوجیّة ولو نکح المسلم بعض محارمه بشبهة وقع التوارث بالنسب ایضاً».

اختلاف اقوال در میراث مجوس

زمانی که مجوسی مرافعه کند به حاکم اسلامی بر موضوعی از موضوعات ارث اصحاب در اینجا دچار اختلاف اقوال شده بنحو زیر:

قول اوّل:

قول یونس بن عبدالرحمن است که وی را ابو صلاح تقی الدین و ابن ادریس پیروی نموده و می گویند به اینکه: طایفه ی مجوسی به نسب و سبب صحیح میراث می برند دون نسب و سبب فاسد و استدلال می کنند به بطلان ما سوای صحیح در شرع اسلام بناءً برای حاکم جایز نیست که به نسب و سبب فاسد ترتیب اثر دهد.

قول دوّم:

قول شیخ و جماعتی است که وی را پیروی نموده اند و قائلند به اینکه: در مجوسیت توارث می باشد به نسب و سبب صحیح و فاسد مطابق روایت سکونی از امام علی(ع) که نصش چنین است:

«انّه کان یورّث المجوسی اذ تزوّج بامّه و اخته و ابنته من جهة انّها امّه فانّها زوجته[1]».

و قول امام صادق(ع) راجع به کسی که مجوس را سبّ کرده و گفته که آنها با مادرش ازدواج می کند و نصّ گفته امام چنین است:

«أ ما علمت انّ ذالک عندهم هو النکاح[2]».

بعد از اینکه امام سب کننده را زجر و نهی فرمود این جمله را فرمایش کرد:

«انّ کل قوم دانوا بشیئ یلزمهم حکمه[3]».

***

[1]) من لا یحضر الفقیه، ج4، ص249، چاپ آخر.

[2]) الوسائل، ج17، باب 1 از ابواب میراث مجوس، ح2، ص596. وسائل جدید، ج26، ص318.

[3]) الوسائل، ج17، باب 1 از ابواب میراث مجوس، ح3، ص597. وسائل جدید، ج26، ص318.