fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)

درس 146:

دوشنبه 3/10/1403 هـ.ش مطابق با 21/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

قولی بر این است که میراث خنثای مشکل بر اساس قرعه است زیرا: قرعه لکلّ امر مشتبه و این قول وجه وجیه است.

و لکن مشهور بین اصحاب در این مورد نصف نصیبین است و دلیلش موثقه ی هشام بن سالم است از امام صادق(ع) که متنش چنین است:

«قال: قضی علی علیه السلام فی الخنثی له ما للرجال و ما للنساء و قال: یورّث من حیث یبول فان خرج منهما جمیعاً فمن حیث سبق فان خرج سواء فمن حیث ینبعث فان کانا سواء ورث میراث الرجال و النساء[1]».

و امّا وجه نصف نصیبین حل تنازع است بین متخاصمین بگونه ­ای که هر دو متخاصم از حیث بیّنه و یمین مساوی باشد و نیز بخاطر استحاله ی ترجیح است از غیر مرجّح که در این صورت صلح می شود بر نصف متنازع فیه و در ما نحن فیه همین حکم تطبیق می شود که به هرکدام نصف نصیب ذکر و نصف نصیب انثی داده می شود و امّا بین فریضتین هیچ گاه جمع نمی شود بطور اجماع.

مرحوم شهید در ادامه می فرماید:

«و المشهور نصف النصیبین فله مع الذکر خمس من اثنی عشر و مع الانثی سبعة و معهما ثلاثة عشر من اربعین سهماً و الضابطة انّک تعمل المسئله تارتاً انوثیّة و تارتاً ذکوریّة و تعطی کل وارث نصف ما اجتمع له فی المسئلتین».

***

[1]) التهذیب، ج9، ح3، ص354، چاپ نجف.