(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 142:
دوشنبه 26/9/1403 هـ.ش مطابق با 14/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
صورت عقد ضمان جریره
و امّا صورت عقد ضمان جریره این است که مضمون که عبارت از عبد باشد ضامن را مخاطب قرار داده می گوید:
«عاقدتک علی ان تنصرنی و تدفع عنّی و تعقل عنّی و ترثنی» سپس مخاطب که ضامن جریره است میگوید: «قبلت».
و چنانچه عقد بین ضامن و مضمون مشترک باشد یکی از آنان می گوید:
«عاقدتک علی ان تنصرنی و انصرک و تعقل عنّی و اعقل عنک و ترثنی و ارثک»
یا عبارتی که معاقده طرفینی را برساند و طرف مقابل با لفظ قبلت آن را قبول کند در آن صورت ضمانت بین هردو منعقد می شود و هردو حکم ضمانت را به گردن می گیرد و در این صورت بر قبول کننده همچنان ضامن جریره گفته می شود چنانکه بر مضمون نیز ضامن اطلاق می شود
و این عقد از عقود لازمه بوده آنچه در عقود لازمه معتبر بود اینجا نیز معتبر است و حکم ضامن به غیرش تعدّی نمی کند و اگر ضامن وارثی داشته باشد ولاء ضمان به او منتقل نمی شود چنانکه ولاء ضمان به ولاء اعتاق منتقل نمی شود.
و اگر برای مضمون وارثی پیدا شود بعد از انعقاد عقد ضمان در اینجا در بطلان این عقد یا مراعی واقع شدنش به موت مضمون بدون وارث دو وجه است: اجود هردو وجه اوّل است که بطلان باشد برای اینکه شرط صحّت ولو اینکه عارضی است قادح می باشد کما اینکه در ابتدا نیز قادح بود.
***