(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 141:
یک شنبه 25/9/1403 هـ.ش مطابق با 13/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مرحوم شهید در ادامه می فرماید:
«ثمّ الاخوة و الاخوات و لا یرثه المتقرّب بالامّ فان عدم قرابة المولی فمولی المولی ثمّ قرابة مولی المولی و علی هذا فان عدموا فضامن الجریرة و انّما یضمن سائبة ثمّ الامام(ع) و مع غیبته یصرف فی الفقراء و المساکین من بلد المیت و لا یدفع الی سلطان الجور مع القدرة».
حکم اقربای مولای معتق
زمانی که برای مولای معتق ابوین و اولاد نباشند اخوه و اخوات ابوینی باشند یا ابّی تنها میراث می برند و لکن بستگان مادری چه اخوه باشند یا اخوات میراث نمی برند و غیر اینها نیز هرگاه مادری باشند میراث نمی برند مانند: اجداد و جدّات، اعمام و عمّات، اخوال و خالات و مستند این حکم روایت سکونی است در لُحمه که قبلاً خواندیم و روایاتی که دلالت داشتند بر عموم بوسیله ی این روایت سکونی تخصیص می خورند به ولاء در قبال ذکور فقط دون اناث.
اقوی نزد شهید ثانی همچنان عدم ارث اناث این جماعت است بخاطر خبر عصبه از امام صادق(ع) که در آن خبر ولاء ارجاع شده به ابناء پدر بنابراین اخوه ی ابّی و ابوینی مساوی قرار می گیرند بخاطری که نسبت امّ ساقط می شوند و بستگان امّی وارث نمی باشند و امّا مقتضای تقرّب به ابّ مشترک است بین اخوه ی ابّی و اخوه ی ابوینی.
و اگر قرابت مولای معتق وجود نداشته باشد مولای مولا وارث عتیق است با فرق بین ذکور و اناث طوری که اناث ارث نمی برند و ذکور ارث می برند و چنانچه مولای مولا نیز وجود نداشته باشد مولایِ مولایِ مولا وارث عتیق است مطابق آنچه تفصیل داده شد.
و چنانچه همه اینها موجود نباشند ضامن جریره وارث عتیق است و امّا چنین ضامنی در صائب بودن ابّ تأثیر ندارد یعنی نسبتی بین او و بین ضامن وجود ندارد و آنچه وجود دارد تحمل غرامت واجبه است به دوش ضامن هرچند جنایت را عبد مرتکب شده و این عبد آزاد شده در یک کفاره واجبه قرار گرفته که با حر یکسان می شود فلذا اگر برای او مولای معتق یا وارثی غیر از او باشد نوبت به ضامن جریره نمی رسد
و شخص مضمون از ضامن نیز میراث نمی برد الّا اینکه ضمان بینشان مشترک باشد و در ضامن نیز نبود وارث شرط نیست بلکه در مضمون نیز نبود وارث شرط است و چنانچه با مضمون زوج یا زوجه همراه شود ارث آنها نصیب اعلای آنهاست چنانکه قبلاً دانستیم و باقیمانده مال ضامن است.
***