fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)

درس 136:

یک‌‌ شنبه 18/9/1403 هـ.ش مطابق با 6/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مرحوم شهید در فصل جدید چنین می نویسد:

«الفصل الثالث فی الولاء

و یرث المعتق عتیقه اذا تبرّع و لم یتبرّاء من ضمان جریرته و لم یخلّف العتیق مناسباً فالمعتق فی الواجب سائبة و کذا لو تبرّع من ضمان الجریرة و ان لم یشهد و المنکّل به ایضاً سائبة».

بحث ولاء

ولاء به فتح واو به معنای مطلق قرب و نزدیکی است و مراد در باب میراث قرب احد شخصین است یا بیشتر به شخص دیگر به نحوی که موحب میراث بردنش شود بدون نسب و زوجیت و اقسام ولاء چنانکه در اوّل کتاب تقریباً یادآوری شد سه قسم است به ترتیبی که ذکر می کنیم:

قسم اوّل: ولاء عتق است.

قسم دوّم: ولاء ضمان جریره است.

قسم سوّم: ولاء امامت است.

مرحوم مصنّف از ولاء عتق شروع کرده چنانکه در متن مشاهده فرمودید به اینکه مولای معتق از آزاد شده اش میراث می برد زمانی­که عتق او تبرّعاً و مجاناً باشد و مولای معتق از ضامن جریره عبد برائت پیدا کرده باشد مقارن با آزادی یا بعد از آزادی فرق نمی کند و این عتیق وارث نسبیی نداشته باشد و چنانچه این سه شرط موجود باشد عتق مولا عتق تبرّعی بوده ربط و علاقه­ای بین او و عبدش باقی نمی ماند چنانکه مرحوم مصنّف از وارث نسبی به کلمه “مناسباً” تعبیر کرده.

***