(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 123:
سه شنبه 29/8/1403 هـ.ش مطابق با 17/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
جواد مغنیه در فقه بر مذاهب خمسه می فرماید که: مقدار متعه به مقدار تراضی بین زوج و زوجه است و چنانچه تراضی صورت نگیرد به حاکم مراجعه می شود و حاکم مقدار آن را تعیین می کند که متن گفته ایشان چنین است: «اذا طلّقها قبل الدخول فلا تستحق مهراً و لها المتعة و هی هدیة یقدمها الزوج للمرأة بحسب حاله کخاتم و ثوب و ما الی ذالک فان تراضیا علیها فبها و الّا فرضها الحاکم[1]».
و بعض دیگر مقدار متعه را به اندازه ای می داند که از نصف مهر المثل تجاوز نکند و لکن چنین قیدی در فقه امامیه مشاهده نمی شود مانند: منهاج الصالحین و جواهر الکلام و غیر این دو بلکه ملاک متعه حال زوج است به آنچه قبلا شناختیم از یسرت و عسرت مطابق آیه و حدیث.
نحله طلاق
نحله از حیث لغت به معنای عطیّه است که از نحل مشتق شده و دو گونه خوانده می شود گاهی به فتح نون و گاهی به کسر آن امّا آنچه معروف است کسر نون است و تناسب مشتق با مشتق منه اعطای مجانی و بلا عوض است مانند: اعطای زنبور عسل که عسلش را مجانی و بلا عوض هدیه می کند، این بود نظر مصباح المنیر و نظر راغب اصفهانی نیز همین است با بیانی که می گوید: «النّحلة عطیّة علی سبیل التبرّع[2]».
و در اصطلاح اعطاء زوج است چیزی را برای زوجه ی مطلقه تبرّعاً و بلا عوض زمانی که زوجه مهر مسمّی نداشته باشد و گاهی از هبه به نحله و عطیّه نیز تعبیر می شود مطابق آنچه در کلام فقهاء و مفسرین آمده است مانند: تفسیر جوامع الجامع(ج1، ص236) و تفسیر المیزان(ج4، ص239) و تفسیر نمونه(ج3، ص262) و تفسیر صافی(ج1، ص389).
***
[1]) الفقه علی المذاهب الخمسة، ج2، ص342.
[2]) مصباح المنیر، ج2، ص595 و مفردات الفاظ القرآن، ص795.