(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 120:
چهارشنبه 23/8/1403 هـ.ش مطابق با 11/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
اذا کان الامر کذالک اعطای متعه برای مطلّقه موجب سراح جمیل می شود و سبب برائت از عیوب و مئاثم و قطع شماتت دشمنان و التیام روح و قلبش از احزان و کأبه و همین گونه موجب می شود که مطلقهی متعه گرفته از انفعال و خجلت و هوان خارج شود و همین معنی را صاحب جواهر(ره) فرمایش می کند با این بیان:
«فناسب اکرامها بالمتعه جبراً لما اصابها من الخجل و الهوان[1]».
از طرف دیگر متعه جریمه مالیه به حساب می آید که در عهده زوج گذاشته شده به جهت اینکه مطلّقه از زندگی مشترک خارج گشته و طلاق داده شده بعد از امید بستن او به وصلت و نکاح فلذا پرداخت متعه اقرب است به عدالت و انصاف مخصوصاً زمانی که طلاق بعد از مدت طولانی باشد و بعد از زاد و ولد و از بین رفتن طراوت و جوانی که ناگهان به سبب طلاق انکسار رخ داده منجر به فروپاشی روحی می شود و راهی برای جبرانش وجود ندارد الّا به سبب متعه و از همین جاست که شافعی وجوب متعه را فتوا می دهد و مرحوم صاحب جواهر مطلقه مدخوله را به غیر مدخوله ملحق می سازد حتی در صورت تعیین مهر مسمّی به آنچه که بزودی بحث می کنیم.
***
[1]) جواهر الکلام، ج31، ص58.