(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 111:
چهارشنبه 9/8/1403 هـ.ش مطابق با 26/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می ردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
سوالاتی در قبال ارث زوجه
روایاتی که در ارث زوجه وارد شده بود نصّاً بالنّص و خبراً بالخبر شناختیم که تعداد آن به پانزده حدیث بالغ شد و این روایات موجب شده است اختلاف در فتاوا را، بنابراین پرسش های ذیل را مطرح می کنیم:
سوال اوّل:
زمانی که وجه استثناء ثوابت و غیر منقولات از جمله “ممّا ترکتم” در آیه شریفه(نساء/11) عدم دخول زوجه در نسب زوج است چنانکه در خبر ابن مسلم مشاهده کردیم که آنجا آمده بود: «لیس لها منه نسب ترث به» علی هذا سوال می کنیم عکس مسئله را و می گوییم که زوج نیز در نسب زوجه داخل نیست فکیف جوابکم؟ آیا می شود بائک تجر و بائی لا تجر؟
سوال دوّم:
زمانی که وجه استثنا مزاحمت قوم آخرین است در صورت ازدواج زوجه به مرد دیگر بعد از فوت مورّث چنانکه در خبر ابان احمر مشاهده کردیم که آنجا آمده بود: «لئلّا تتزوّج المرأة فیجیئ زوجها او ولدها من قوم آخرین و یزاحم قوماً آخرین فی عقارهم».
بنابراین از عکس مسئله سوال می کنیم و می پرسیم که زوج زمانی که بعد از فوت زوجه با زنی ازدواج کند آیا مزاحمی نخواهد بود؟ درحالیکه مرد نسبت به زن در مزاحمت قوی تر است و مرد غاصب تر از زن است و همچنان زنی که شوهرش فوت شده کمتر شوهر می کند تا مردی که همسرش فوت شود و نوعاً مردها اسرع النکاح است بالنسبة به زنها فکیف جوابکم؟
سوال سوّم:
زمانی که مرد چهار زن داشته باشد ارث آن یک سهم از 32 سهم است، بنابراین می پرسیم آیا چنین سهم بسیار کم خلاف قاعده عدل و انصاف نخواهد بود در عین حالی که زنها از اراضی و عقارات کلاً محروم اند و از اعیان منقولات نیز محروم می باشند و فقط به قیمت منقولات بسنده شده، فکیف الجواب؟
***